پرش به محتوا

 سوره ی الأحزاب به ما یاد می دهد که چگونه انسانی را که نمی شناسیم صدا کنیم و مورد خطاب قرار دهیم.

“آنان را به [نام] پدرانشان بخوانيد كه اين نزد خدا عادلانه‏ تر است و اگر پدرانشان را نمى ‏شناسيد پس برادران دينى و موالى شمايند و در آنچه اشتباها مرتكب آن شده‏ ايد بر شما گناهى نيست ولى در آنچه دلهايتان عمد داشته است [مسؤوليد] و خداست كه همواره آمرزنده مهربان است.”

سوره ی الأحزاب، آیه ی 5

علم و دانش انسان محدود است. خیلی وقت ها ما اسم انسان های اطرافمان را نمی دانیم. سوره ی النجم در مورد بعضی از بت های دوران حضرت محمد سخن می گوید: (لات، منات و عزی)

“[اين بتان] جز نامهايى بيش نيستند كه شما و پدرانتان نامگذارى كرده‏ ايد [و] خدا بر [حقانيت] آنها هيچ دليلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را كه دلخواهشان است پيروى نمى كنند با آنكه قطعا از جانب پروردگارشان هدايت برايشان آمده است.” 

سوره ی النجم، آیه ی 23

اسم این بت ها را انسان ها گذاشته بودند. این آیات به ما دستور می دهد که بین پرستش واقعی و دروغین تمایز قائل شویم. ما حتی بعضی اوقات اسم انسان های دوروبرمان را فراموش می کنیم یا اصلا آن را نمی دانیم. چگونه می توانیم نام پیامبری که قرار است در آینده بیاید را از الان بدانیم؟ نام “مسیح” از قبل به عنوان نشانه ای داده شد که ما بدانیم این علامتی است از طرف خداوند. این نشانه هدف خداوند را نیز برای ما مشخص می کرد. در اینجا می توانیم پیشگویی هایی را مربوط به نام عیسی مسیح ببینیم.

نشانه ی نام

ما قبلا وعده ی خداوند را  درباره ی “پادشاهی و ملکوت آینده” خوانده ایم. این سیستم پادشاهی و ملکوتی با سیستم پادشاهی که در دنیا وجود دارد، متفاوت است. همانطور که در اخبار هم مشاهده می کنید، می بینید که چه حادثه هایی در این سیستم های دنیوی رخ می دهند. جنگ، رشوه خواری، ظلم، قتل، سوءاستفاده از انسان های ضعیف و غیره از رخداد هایی است که در این سیستم ها اتفاق می افتد. این حوادث هیچ ربطی به دین و ایمان آنها ندارد. دلیل این مشکلات این است که انسان ها تشنگی و خلاء خود را هنوز نتوانستند با راه درست رفع کنند و این باعث شده آنها روز به روز بیشتر در گناه غرق شوند. فساد، قتل، آزار های جنسی، تجاوز و غیره نتیجه ی این گناهان است. در نتیجه، می بینیم که ما خود سدی بر سر راه آمدن پادشاهی خداوند هستیم. اگر خداوند پادشاهی جدید خود را در حال حاضر برپا می کرد، هیچکدام از ما نمی توانستیم وارد آن شویم،  زیرا گناه ما همانطور که سیستم پادشاهی در دنیا را لکه دار کرد، این پادشاهی را نیز کثیف و خراب می کرد. ارمیای نبی در مورد عهد و وعده ی جدید خداوند پیشگویی ها کرده است. این وعده ی جدید، برخلاف عهدی که در زمان موسی بر روی لوحه های سنگی نوشته شده بود، بر روی قلب های ما حک خواهد شد. این عهد ما را از داخل عوض خواهد کرد و ما را آماده خواهد کرد تا آنطور که لازم است، شهروند این پادشاهی الهی شویم.

این چطور ممکن است؟ نقشه ی خدا مانند یک گنج پنهان است. کتاب مقدس طوری نوشته شده است که فقط کسایی که ملکوت خداوند را میجویند، آن را درک می کنند. ما الان چند آیه را بررسی خواهیم کرد. آمدن مسیح در نقشه ی خداوند در مرکز قرار دارد (همانطور که در اینجا دیدیم، مسیح = کریستوس و یا خریستوس). در کتاب مزامیر که به واسطه ی الهام و وحی از طرف خداوند توسط داوود پادشاه نوشته شده است، دیدیم که مسیح از نسل داوود نبی خواهد آمد (برای مطالعه ی بیشتر اینجا کلیک کنید).

اشعیای نبی در مورد درخت، ریشه و شاخه می نویسد

اشعیای نبی اهداف خداوند را به صورت آشکار برای ما توضیح می دهد. در کتاب اشعیای نبی، که جزئی از کتاب مقدس است، درباره ی نسل داوود نبی ( 100-600 سال قبل از میلاد مسیح) نوشته شده است. هنگامی که او آن کتاب را نوشت ( 750 سال قبل از میلاد) سلسله و کل پادشاهی اسرائیل، به دلیل تشنگی قلب آنها  فاسد شده و از بین رفته بود.

ارمیای نبی دربا پیامبران دیگر زابور نشان داده شده است

خاندان داوود به یک درخت تشبیه شده است

اشعیای نبی با الهام و وحی الهی، برای توبه و برگشتن بنی اسرائیل به سمت خدا و برای آنکه آنها دوباره پایبند قوانین الهی موسی باشند، خواهش ها و دعا هایش را نوشت. او همچنین می دانست که این توبه و بازگشت اتفاق نخواهد افتاد، بنابراین  درباره ی نابودی پادشاهی اسرائیل و قوم اسرائیل نیز پیشگویی هایی کرد (برای مطالعه ی بیشتر اینجا را کلیک کنید).

اشعیای نبی در پیشگویی های خود، خاندان داوود را به یک درخت بزرگ تشبیه می کند که به زودی قطع می شود و فقط ریشه اش از آن باقی می ماند. این حادثه در 600 سال قبل از میلاد عیسی مسیح رخ داده است. در آن زمان، حکومت بابل به اورشلیم حمله کرد و آن را از بین برد. از آن به بعد دیگر هیچکس از نسل داوود پادشاه بر اسرائیل و در اورشلیم حکومت نکرد.

ریشه ی درخت قطع شده

در این کتاب در مورد بلاهایی که قرار است در آینده اتفاق بیفتد نیز پیشگویی هایی شده است:

“خاندان سلطنتی داوود مثل درختی است که از تنه قطع شده باشد، امّا از کنُدهٔ خشک شدهٔ آن، شاخه‌های تازه‌ای جوانه می‌زند. روح خداوند به او حکمت و دانش و مهارت برای حکومت خواهد داد. او ارادهٔ خداوند را می‌داند و حرمت او را نگاه خواهد داشت.” 

کتاب اشعیای نبی، 2-1: 11
یَسَی پدر داوود پیغمبر و بدین ترتیب ریشه ی این خاندان است. برای همین هم وقتی درباره ی “ریشه ی یَسَی” حرف میزنیم، منظورمان پیشگویی هایی در مورد از بین رفتن خاندان داوود نبی است. اما در ادامه ی نبوت های اشعیا ی نبی، می بینیم که اگر چه پادشاهی ها  در اسرائیل از بین رفت و تنه ی این درخت نابود شد ولی ریشه ی آن هنوز بکلی از بین نرفته است. در آینده، روزی از همین ریشه ی درخت جوانه هایی خواهند رویید. همین جوانه، “شخصی” است از نسل داوود نبی.او خردمند، قدرتمند و پر از حکمت خواهد بود زیرا که روح خدا او را همراهی خواهد کرد. اگر به یاد داشته باشید، قبلا در مورد اینکه مسیح از نسل داوود پادشاه خواهد آمد، پیشگویی ها یی شده بود. این خیلی مهم است. جوانه و مسیح- هر دو از نسل داوود خواهند آمد؟ آیا این دو نام متفاوت از یک شخص نیستند؟ بیایید به بررسی کتاب مقدس ادامه دهیم.

ارمیای نبی و جوانه زدن ریشه ی درخت

ارمیای نبی 150 سال پس از اشعیای نبی آمد. در اصل، نابود شدن خاندان پادشاهی داوود در زمان او رخ داد. او در این باره می نویسد:

“خداوند می‌گوید: «زمانی می‌آید که من از نسل داوود پادشاهی عادل برمی‌گزینم. آن پادشاه با حکمت حکومت می‌کند و آنچه را که راست و درست است، در تمام این سرزمین انجام خواهد داد. وقتی او پادشاهی کند، مردم یهودا در امنیّت و قوم اسرائیل در صلح خواهد زیست. نام او “خداوند عدالت و آزادی ما” خواهد بود.”   

کتاب ارمیای نبی، 6-5: 23

ارمیای نبی دربا پیامبران دیگر زابور نشان داده شده است

می بینید که پیشگویی اشعیای نبی درباره ی “جوانه” را، ارمیای نبی ادامه می دهد. همین جوانه، پادشاه خواهد شد. ما قبلا خواندیم که مسیح نیز در آینده پادشاه خواهد شد. می بینیم که شباهت ها میان این دو، رفته رفته زیاد تر می شوند.

زکریای نبی اسم شاخه را می گوید

زکریای نبی پیشگویی ها را ادامه می دهد. او تقریبا 520 سال قبل از میلاد مسیح زندگی می کرد. او درست در دورانی زندگی می کرد که یهودیان از اولین تبعید از بابل به اورشلیم برمی گشتند. آنها توسط پارس ها اداره می شدند.

جدول زمانی تاریخی حضرت اشعیا (ص) با برخی دیگر از پیامبران در زابور

(لازم به ذکر است که زکریا ی نبی با زکریا، پدر یحیی تعمید دهنده، دو شخصیت متفاوت هستند و این دو را با هم اشتباه نگیرید. زکریای نبی 500 سال قبل از پدر یحیی تعمید دهنده زندگی کرده است. در اصل، نام پدر یحیی تعمید دهنده را به خاطر زکریای  نبی گذاشته اند. همانطور که امروزه اسم خیلی از انسان ها برگرفته از اسامی پیامبران است، مثل: ” محمد، یونس، ابراهیم و غیره”). در دوران زکریای نبی، یعنی تقریبا 520 سال قبل از میلاد مسیح، یهودیان معبد تخریب شده را به همراه قربانی های هارون دوباره از نو ساختند و تعمیر کردند. در آن زمان، اسم کاهن اعظم معبد یوشع بود. یوشع از نوادگان هارون بود. کاهن اعظم فقط می تواند از نوادگان هارون باشد. به این ترتیب، در آن بازه ی زمانی، زکریا پیامبر و یوشع کاهن اعظم بوده است. خداوند به واسطه ی زکریای نبی در مورد یوشع، کاهن اعظم، چنین گفت:

”  پس ای یوشع، کاهن اعظم و ای همهٔ همکاران او بشنوید! شما نشانه‌ای هستید از آنچه که در آینده رخ خواهد داد. من بندهٔ خود را که “شاخه” نام دارد می‌آورم. من بر آن تخته سنگ هفت سطحی که در مقابل یوشع گذاشته‌ام جمله‌ای را حک خواهم نمود و در یک روز گناه این سرزمین را برمی‌دارم. در آن روز هر یک از شما همسایهٔ خود را دعوت خواهد کرد که در زیر سایهٔ تاک و درختان انجیر او در صلح و صفا بنشیند.” 

کتاب زکریای نبی، 9-8: 3

باز صحبت از “شاخه” و”جوانه”! اما این بار او را “خدمتکار من” نیز می نامد. به نوعی کاهن اعظم یوشع، در اینجا نماد این شاخه و جوانه است. به خاطر همین هم، کاهن اعظم، نشانه است. شاید بپرسید نشانه ی چه چیزی؟  معنی این حرف خدا در این آیه چیست؟ “در یک روز گناه این سرزمین را برمی‌دارم.”  اگر ما کتاب زکریای نبی را ادامه دهیم، چیزهای حیرت آمیز دیگری نیز خواهیم دید.

”  حلدا، طوبیا و یدعیا از طرف یهودیان تبعید شده در بابل، هدایایی از طلا و نقره با خود آورده‌اند. آن هدایا را از آنها بگیر و به خانهٔ یوشیا پسر صَفَنیا برو و با آنها یک تاج بساز. بعد آن تاج را بر سر یوشع پسر یهوصادق کاهن اعظم بگذار. سپس به او بگو که خداوند متعال چنین می‌فرماید: تو نمونهٔ آن مردی هستی که “شاخه” نام دارد. او از جایگاه خود می‌روید و معبد بزرگ را بازسازی می‌کند.”

کتاب زکریای نبی، 11-10: 6

دقت کنید که در اینجا، یوشع اسم شاخه و جوانه است. به یاد بیاورید که در مقاله ی “ترجمه ی معنایی و ترجمه ی حرف به حرف نویسی زبان عبری” چه چیزهایی را آموختیم. در اینجا به خاطر ترجمه اسم کاهن اعظم را “یوشع” می خوانیم. اما نام اصلی در زبان عبری چیست؟ نمودار بعدی پاسخ این سوالمان را می دهد.

ین را یک بار دیگر در بررسی ریشه ی نام مسیح، شنیده بودیم). وقتی به قسمت 1 و قسمت 3 دقت می کنیم، می بینیم که اسم “یوشع” از کلمه ی عبری ” یهووشوا” ” Yhowshuwa ” می آید. در ترجمه ی عهد عتیق به زبان ما، این اسم به صورت “یوشع” ترجمه ی حرف به حرف نویسی شده است. همچنین، اگر به خاطر داشته باشد، تورات و مزامیر تقریبا 250 سال قبل از میلاد مسیح از زبان عبری به زبان یونانی ترجمه شده اند (قسمت های 1 و2). مترجمان کلمه ی “یهووشوا” را از طریق ترجمه ی حرف به حرف نویسی از زبان عبری به زبان یونانی ترجمه کردند و این کلمه در زبان یونانی به صورت ” ایسوس” درآمد. بعدها وقتی که کتاب مقدس از زبان یونانی به زبان های دیگر ترجمه شد، کلمه ی “ایسوس” به صورت “عیسی” ترجمه ی حرف به حرف نویسی شد. به عبارت دیگر، مسیح = کریستوس=خریستوس= کسی که مسح شده است= یهووشوا= ایسوس= یوشع= عیسی.

جالب اینجاست که 500 سال قبل از عیسی مسیح، پیامبر انجیل، زکریا درباره ی او و اسم شاخه و جوانه پیشگویی کرده بود؛ زکریای نبی گفته بود که اسم این جوانه عیسی خواهد بود. بله عیسی همان شاخه و جوانه است! شاخه و مسیح و یا کریستوس اسم های مختلف یک شخصیت هستند! پس دلیل این همه نامگذاری چیه؟ او قرار است چه کار مهمی را انجام دهد؟ کتاب مزامیر و کتب انبیای دیگر جواب این سوالات را پاسخ می دهند. برای اطلاعات بیشتر مقاله ی بعدی را مطالعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *