پرش به محتوا

 در قرآن دیدیم که خداوند بار ها از کلمه ی “هفت” استفاده کرده است. مثلا، در سوره ی الطلاق:

“خدا همان كسى است كه هفت آسمان و همانند آنها هفت زمين آفريد فرمان [خدا] در ميان آنها فرود مى ‏آيد تا بدانيد كه خدا بر هر چيزى تواناست و به راستى دانش وى هر چيزى را در بر گرفته است.”

سوره ی الطلاق، آیه ی 12

در سوره ی النبأ نیز اینگونه نوشته شده است:

“و بر فراز شما هفت [آسمان] استوار بنا كرديم.”

سوره ی النبأ، آیه ی 12

پس نباید زمان آمدن مسیح نیز که در “هفت ها” پیشگویی شده، ما را متعجب کند.

وقتی زندگی پیامبران را بررسی می کردیم، دیدیم که با اینکه در فاصله ی زمانی زیادی با هم زندگی می کردند، موضوع اصلی نبوت ها و پیشگویی هایشان مسیح (کریستوس) بوده است. اشعیای نبی در مورد جوانه ای که از کنده روییده است حرف می زند و زکریای نبی از نام عبری این جوانه یعنی یهووشووا سخن می گوید. این نام در زبان یونانی “ایسوس”، یعنی “عیسی” است. اسم مسیح یا همان کریستوس، 500 سال قبل از تولد مسیح پیشگویی شده بود. این پیشگویی ها در کتاب عهد عتیق موجود است؛ یعنی کتاب مقدس یهودیان. با وجود این، آن ها با اینکه این کتاب را تا به امروز مطالعه می کنند، درک درستی از آن ندارند.

دانیال نبی

حال بیایید در مورد دانیال نبی صحبت کنیم. او در دوران تبعید در بابل، زندگی می کرد. او هم پیامبر بود و هم در حکومت های بابل و پارس، مقام عالی رتبه ای داشت و صاحب منصب بود. نمودار زیر، بازه ی تاریخی زندگی او و نحمیای نبی را نشان می دهد.

پیامبران دانیل و نحمیا در جدول زمانی با پیامبران دیگر زابور نشان داده شده اند

این کتاب به ما می گوید که فرشته ی جبرئیل با دانیال نبی صحبت کرده است. در تمامی قسمت های کتاب مقدس، می بینیم که فرشته ی جبرئیل فقط با دانیال و مریم، یعنی مادرعیسی، صحبت می کند. بنابراین، باید به سخنان وی توجه ویژه ای داشته باشیم. فرشته ی جبرئیل به دانیال گفت:

”  جبرائیل که او را قبلاً در خواب دیده بودم، با سرعت پرواز کرد و هنگام قربانی شام پیش من آمد و به من گفت: «ای دانیال، من آمده‌ام که به تو دانش و فهم ببخشم تا بتوانی این اسرار را بفهمی. در همان لحظه‌ای که مشغول دعا شدی، دعای تو مستجاب شد و من آمده‌ام تا به تو خبر دهم، زیرا خدا تو را بسیار دوست می‌دارد. پس اکنون توجّه کن تا آنچه را که در مورد خوابت می‌گویم، بفهمی. «به امر خدا برای قوم تو و شهر مقدّس تو هفتاد هفته طول می‌کشد تا فساد و شرارت از بین برود، کفّارهٔ گناهان داده شود، عدالت ابدی برقرار گردد، معبد بزرگ دوباره تقدیس شود و به این ترتیب رؤیاها و پیشگویی‌ها به انجام برسند. بدان و آگاه باش که از زمان صدور فرمان بنای مجدّد اورشلیم تا ظهور پیشوای برگزیدهٔ خدا، هفت هفته و شصت و دو هفته طول می‌کشد و با وجود اوضاع آشفته، اورشلیم با جاده‌ها و دیوارهایش بازسازی می‌شود.پس از آن شصت و دو هفته، آن پیشوای برگزیده کشته می‌شود امّا نه عادلانه. سپس پادشاهی با لشکریان خود به اورشلیم و معبد بزرگ حمله کرده، آنها را ویران می‌کند. آخر زمان همچون توفان فرا می‌رسد و جنگ و ویرانی‌هایی را که تعیین شده، با خود خواهد آورد.این پادشاه با اشخاص زیادی پیمان یک هفته‌ای می‌بندد امّا وقتی نصف این مدّت بگذرد، مانع تقدیم قربانی‌ها و هدایا می‌شود. سپس این ویرانگر، معبد بزرگ را آلوده می‌سازد، ولی سرانجام آن چیزی که برای او تعیین شده بر سرش خواهد آمد.»” 

کتاب دانیال نبی، 26-21: 9

همانطور که دیدیم، این آینده در مورد شخصی است که “مسح شده” است ( کریستوس= مسیح، چنانکه در اینجا خواندیم) ودر این قسمت در رابطه با او نبوت می شود. جبرئیل زمان آمدن مسیح را گفت. او خبر می دهد: ” شمارش معکوس از زمان “فرمان ساخت دوباره ی اورشلیم” شروع می شود”. او این وحی را، تقریبا 537 سال قبل از میلاد مسیح به دانیال نبی رسانده است. شمارش معکوس در زمان حیات وی شروع نشد.

صدور فرمان ترمیم و بازسازی اورشلیم

نحمیای نبی درست صد سال بعد از دانیال نبی می زیسته است و شروع شمارش معکوس را دیده است. او در زمان اردشیر یکم یا ارتخشتره، ششمین پادشاه هخامنشی، مشاور امور یهودیان و ساقی شاه بود.وی در شهر شوش زندگی می کرده است. این شهر در ایران قرار دارد. در نمودار پیشین، بازه ی زمانی او را نیز می توانید بررسی کنید. او در کتاب خود چنین می نویسد:

“چهار ماه بعد در ماه نیسان، در سال بیستم سلطنت اردشیر شاهنشاه پارس، یک روز هنگامی‌که اردشیر شاهنشاه در حال صرف غذا بود، من برایش شراب بردم. او قبل از آن هرگز مرا غمگین ندیده بود. پس شاهنشاه از من پرسید: «چرا چهرهٔ تو اندوهگین است؟ تو بیمار نیستی، بدون شک از اندوه بزرگی رنج می‌بری.» آنگاه هراسان شدم و پاسخ دادم: «شاهنشاه تا ابد زنده باد! چگونه چهره‌ام اندوهگین نباشد درحالی‌که شهری که آرامگاه نیاکان من در آن قرار دارد، ویران است و دروازه‌هایش در آتش سوخته‌اند؟» شاهنشاه پرسید: «درخواست تو چیست؟»آنگاه به خدای آسمان دعا کردم. سپس به شاهنشاه گفتم: «اگر مورد لطف و خرسندی اعلیحضرت هستم و ایشان در نظر دارند درخواست مرا اجابت کنند، تقاضا دارم که مرا به سرزمین یهودا به شهری که آرامگاه نیاکان من در آن قرار دارد، بفرستند تا آن را بازسازی کنم.» شاهنشاه درحالی‌که ملکه در کنارش نشسته بود از من پرسید که برای چه مدّت خواهم رفت و چه‌وقت بازخواهم گشت. و من به او پاسخ دادم و او با رفتن من موافقت کرد. آنگاه از شاهنشاه درخواست کردم که به من لطف کرده، نامه‌هایی به فرمانداران استان غرب فرات بنویسد و به ایشان دستور دهد تا به من اجازهٔ سفر به سرزمین یهودا بدهند. همچنین درخواست کردم که نامه‌ای به آساف، جنگلبان جنگلهای سلطنتی بنویسد تا اَلوار مورد نیاز برای بازسازی دروازه‌های قلعهٔ مجاور معبد بزرگ و دیوارهای شهر و خانه‌ای را که در آن زندگی کنم، به من بدهد. شاهنشاه همهٔ درخواست‌های مرا پذیرفت زیرا خدا با من بود. شاهنشاه گروهی از افسران ارتش و سواره‌نظام را همراه من فرستاد و من عازم غرب فرات شدم. سپس نامهٔ شاهنشاه را به فرمانداران دادم. امّا زمانی که سنبلط، از اهالی بیت حورون و طوبیا یکی از مأموران استانهای عمون شنیدند که کسی برای کمک به مردم اسرائیل آمده است، بسیار آشفته شدند. پس به اورشلیم رفتم و تا سه روز راجع به آنچه که خداوند در مورد اورشلیم در دل من گذاشته بود به کسی چیزی نگفتم. سپس نیمه شب برخاسته و با چند نفر از همراهانم بیرون رفتم. تنها حیوانی که با خود بردم الاغی بود که بر آن سوار بودم.” 

کتاب نحمیای نبی، 12-1: 2

دانیال نبی این “صدور فرمان ترمیم و بازسازی اورشلیم” را یک روز پیشگویی کرده بود. همانطور که در بالا خواندیم، این واقعه در بیستمین سال حکومت اردشیر یکم رخ داده است. او در تاریخ، جزء پادشاهان خوب بوده است و سلطنتش از 465 سال قبل از میلاد شروع شده است. بنابراین، با توجه به اطلاعات بالا بیستمین سال برابر می شود با سال 444 قبل از میلاد مسیح. جبرئیل به دانیال نبی در اینباره خبر داده بود. همچنین به او علامتی  در مورد زمان شروع شمارش معکوس داده بود. تقریبا صد سال بعد، پادشاه پارس بدون اینکه درباره ی  پیشگویی های دانیال نبی اطلاعی داشته باشد، این فرمان را داد. بدین ترتیب، شمارش معکوس آمدن کسی که مسح شده یعنی مسیح، شروع شده است.

هفت های اسرارآمیز و مرموز

جبرائیل درباره ی “هفت هفته” و “شصت و دو هفته” با دانیال نبی سخن گفته بود و بعد از این مسیح خواهد آمد. معنای “هفت” چیست؟  تورات موسی از دوره های هفت ساله سخن می گفت. هر هفت سال یکبار، خاک می بایست برای از دست ندادن انرژی خود، استراحت کند. بنابراین یک “هفت” یک چرخه ی 7 ساله است. با توجه به این موضوع، می بینیم که از صدور فرمان، شمارش معکوس به دو قسمت تقسیم می شود. قسمت اول “هفت هفتم” یا هفت دوره ی 7 ساله است. این  یعنی = 7 * 7 = 49 سال؛ زمان لازم برای بازسازی و ترمیم اورشلیم. قسمت دوم نیز، ” شصت و دو هفت” است. بنابراین شمارش معکوس در کل 7*7+62*7= 483 سال است. به عبارت دیگر، 438 سال بعد از فرمان اردشیر دوم مسیح خواهد آمد.

سالی که 360 روز داشت

باید تقویم را تنظیم کنیم. پیامبران  تعداد روز های یک سال را برابر با 360 روز حساب می کردند. بسیاری از ملل در زمان های قدیم از این روش استفاده می کردند. روش های مختلفی برای تعیین طول یک سال در یک تقویم وجود دارد. تقویمی که مورد قبول غرب است، 365.24 روز و تقویمی که مسلمانان قبول دارند( بر اساس چرخه ی ماه) 354 روز دارد و تقویمی که دانیال نبی از آن استفاده می کرد، دارای 360 روز بود. بنابراین اگر بخواهیم آمدن مسیح را بر اساس تقویمی که دانیال نبی از آن استفاده کرده بود، حساب و آنرا به تقویمی که غرب از آن استفاده می کند تبدیل کنیم، به این نتیجه دست خواهیم یافت:

“483*360/365.24= 476 سال بر اساس تقویم میلادی”

تا تاریخ آمدن مسیح پیشگویی و نبوت شده بود

با داشتن این اطلاعات، می توانیم زمان آمدن مسیح را حدس بزنیم. ما از دوره ی قبل از میلاد به دوره ی بعد از میلاد می رویم و بین آن دو یک سال وجود دارد. این یک سال، سال یکم حساب می شود؛ زیرا سال صفر نداریم. این اطلاعات در جدول زیر محاسبه و خلاصه شده است.

444 سال قبل از میلاد مسیح ( بیستمین سال سلطنت اردشیر یکم)سال شروع
476 سالمدت
(-444+ 476+ 1) ( +1 چونکه سال صفر نداریم) = 33تاریخ آمدنش بر اساس تقویم غرب
33 سال بعد از میلاد مسیحسال آمدنش

عیسی ناصری به مقصد اورشلیم سوار بر الاغی به راه افتاد؛ آنروز را، مسیحیان یک هفته مانده به عید پاک در روز شنبه یا یکشنبه به عنوان عید جشن می گیرند. یکشنبه نخل یا عید شعانین یا عید سعانین یک جشن و عید مسیحی است. این جشن نماد ورود عیسی به اورشلیم است که در تمام اناجیل اربعه ذکر آن رفته‌است (مرقس ۱۱:۱–۱۱، متی ۲۱:۱–۱۱، لوقا:۱۹:۲۸–۴۴، یوحنا ۱۲:۱۲–۱۹). علت نام‌گذاری نخل بر آن این است که هنگام ورود عیسی به اورشلیم مردم با شاخه‌های نخل به استقبال وی رفتند. در آن روز همچنین عیسی، آمدن خود را به همه اعلام می کند. این واقعه در سال 33 بعد از میلاد رخ می دهد.

صد سال بین دانیال نبی و نحمیای نبی فاصله است. آنها همدیگر را از نزدیک نمی شناسند. خداوند پیشگویی ها و حرف های خود را به آنها گفت. در میان این پیشگویی ها، زمان آمدن مسیح هم بود. 570 سال بعد از اینکه جبرئیل به دانیال نبی خبر آمدن مسیح را داد، عیسی به عنوان مسیح وارد اورشلیم شد. این یک پیشگویی بزرگی است که به حقیقت پیوسته است. زکریای نبی هم در مورد مسیح پیشگویی ها کرده است. برای اینکه تمامی کسانی که جویای حقیقت اند، کارهای خدا را بتوانند ببینند، این پیامبران پیشگویی های بزرگ و خارق العاده ای کرده اند.

این پیشگویی های مهم و خارق العاده، در کتاب مقدس یهودیان، یعنی عهد عتیق، نوشته شده است. با این وجود، چرا یهودیان عیسی را به عنوان مسیح قبول نمی کنند؟ این پیشگویی ها و نبوت ها در کتاب مقدس آنهاست! می توانیم این نتیجه را بگیریم که آنها به این پیشگویی ها ایمان نیاوردند و اعتماد نکردند؛ در حالی که پیشگویی ها به وقوع پیوستند. اگر دلیل قبول نکردن مسیح توسط آنها را درک کنیم، می توانیم پیشگویی های پیامبران را عمیق تر و بهتر متوجه شویم. این موضوع را در مقاله ی بعد ادامه خواهیم داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *