همانطور که در مقاله ی قبل که در مورد مزامیر بود گفتیم، داوود و تمامی پیامبران کتاب هایشان را بر اساس وحی الهی نوشته اند. اشعیای نبی یکی از پیامبران بزرگ الهی است. کتاب و پیشگویی های او نیز به اندازه ی خود او بزرگ و مهم هستند. او در سال 750 قبل از میلاد زندگی می کرد. نمودار زیر، تاریخ زندگی پیامبران از جمله اشعیاء را نشان می دهد.
اشعیای نبی در مورد آینده پیشگویی های بزرگی کرده است؛ این پیشگویی ها در عهد عتیق جایگاه ویژه ای دارند. موسی در مورد اشعیای نبی پیشگویی کرده بود؛ او گفته بود که پیامبری خواهد آمد که در مورد آینده پیشگویی های بزرگی خواهد کرد. پیشگویی های او آنقدر دارای اهمیت است که قرآن در این باره می گوید:
“و مريم دخت عمران را همان كسى كه خود را پاكدامن نگاه داشت و در او از روح خود دميديم و سخنان پروردگار خود و كتابهاى او را تصديق كرد و از فرمانبرداران بود.”
سوره ی التحریم، آیه ی 12
سوره ی التحریم چه چیزی را می خواهد به ما نشان دهد؟ برای جواب این سوال، بیایید نظری به نوشته های اشعیای نبی بیاندازیم.
همانطور که در مقاله ی قبلی گفتیم، پادشاهان بعد از سلیمان، از خدا و قوانینش پیروی نمی کردند. اشعیای نبی در دوران حکومت این پادشاهان زندگی می کرد. به این سبب هم، بیشتر پیشگویی های او در مورد مجازات و جزا است. این مجازات ها تقریبا بعد از 150 سال به وقوع پیوستند: تخریب اورشلیم توسط حکومت بابل ( شما می توانید خلاصه ی این قسمت از تاریخ اورشلیم را در اینجا مطالعه کنید).
اشعیاء همچنین در باره ی آینده های دور نیز پیشگویی هایی کرده بود؛ مثلا در مورد علامت و نشانه ای که خداوند می خواست در آینده به انسان ها نشان بدهد. در تاریخ بشریت این برای اولین بار قرار بود اتفاق بیافتد. اشعیاء در مورد پادشاهی پیشگویی می کند، که قرار است از نسل داوود متولد شود:
” اشعیا در جواب گفت: «بشنوید ای خاندان داوود، صبر و تحمّل مردم را از بین بردید، آن کافی نبود؟ و حالا میخواهید شکیبایی خدا را هم از بین ببرید؟ پس در این صورت خداوند خودش به شما علامتی خواهد داد و آن این است که باکره- واژهٔ عبری که در اینجا بکار برده شده است، معادل «دختر جوانی» میباشد. این واژه در عبری اشاره دارد به هر دختری که آمادهٔ ازدواج میباشد. عبارت «باکره» مذکور در ا حامله شده پسری خواهد زایید که نامش عمانوئیل یعنی «خدا با ماست» خواهد بود. تا وقتیکه به سن بلوغ برسد و فرق نیکی و بدی را بداند غذای او شیر و عسل خواهد بود.”
کتاب اشعیاء، 15-13: 7
واقعا این پیشگویی ها بی نظیر هستند. آیا تا بحال شنیده شده است که باکره ای حامله شده، بچه ای بزاید؟ آنقدر عجیب و غیر قابل باور بود که انسان ها فکر کردند این پیشگویی اشتباه است. ولی ما با توجه به نسخه های خطی پیدا شده در سواحل دریای مرده، می توانیم بفهمیم که این پیشگویی ها مربوط به به دنیا آمدن عیسی مسیح است.این پیشگویی ها صد ها سال قبل به دنیا آمدن عیسی مسیح گفته شده است.
درباره ی به دنیا آمدن عیسی مسیح توسط یک دختر باکره، از قبل پیشگویی هایی شده بود
در میان پیامبران، فقط و فقط عیسی مسیح بود که از یک باکره به دنیا آمد؛ حتی در میان انسان های معمولی نیز هیچ کسی اینطور به دنیا نیامده است. بنابراین می بینیم که خداوند از صد ها سال پیش، به دنیا آمدن او را، به صورت نشانه ای در پیشگویی های اشعیاء آورده و ما را آماده کرده است. ما باید به دو نکته دقت کنیم.
مادرش نام او را “عمانوئیل” گذاشت
اولین نکته این است که، مادر باکره نام فرزندش را “عمانوئیل” خواهد گذاشت. این اسم به این معناست: ” خدا با ماست”. این به چه معناست؟ به احتمال زیاد، این چند معنا دارد. می دانیم که این پیشگویی ها در دوره ای بوده که پادشاهان و بنی اسرائیل نسبت به کلام خدا بی تفاوت بوده، گناه می کردند و همچنان می دانیم که این پادشاهان و بنی اسرائیل به سبب این گناهان، مجازات خواهند شد. پس این پیشگویی به ما می گوید، هرچند که خدا آنها را مجازات خواهد کرد، اما در آینده پسری از مادری باکره به دنیا خواهد آمد، که به دنیا آمدن پسر در اینجا به نشانه ی این است که خدا در کنار بنی اسرائیل است و آنها را ترک نکرده است. وقتی عیسی به دنیا آمد، اینطور به نظر می رسید که خداوند بنی اسرائیل را ترک کرده است؛ چون هنوز دشمنان بر آنان فرمانروایی می کردند. در انجیل لوقا اینگونه نوشته شده است: “وقتی مادر عیسی مسیح، مریم، خبر بارداری اش را از فرشته ی خدا شنید، سرود ستایشی را در مدح خداوند زمزمه کرد.”این سرود را می توانید در زیر مشاهده کنید:
“مریم گفت:«جان من خداوند را میستاید و روح من در نجاتدهندهٔ من، خدا، شادی میکند، چون او به كنیز ناچیز خود نظر لطف داشته است.از این پس همهٔ نسلها مرا خوشبخت خواهند خواند، زیرا آن قادر مطلق کارهای بزرگی برای من كرده است.نام او مقدّس است. رحمت او پشت در پشت برای كسانی است كه از او میترسند. دست خداوند با قدرت كار كرده است،متكبّران را با خیالات دلشان تارومار كرده و زورمندان را از تخت هایشان به زیر افکنده و فروتنان را سربلند کرده است. گرسنگان را با چیزهای نیکو سیر نموده و ثروتمندان را تهیدست روانه کرده است. بهخاطر محبّت پایدار خود،از بندهٔ خود اسرائیل حمایت کرده است، همانطور كه به اجداد ما یعنی به ابراهیم و به فرزندان او تا به ابد وعده داد.»”
انجیل لوقا، 55-46: 1
همانطور که می بینید، مریم وقتی این خبر را شنید، معنای آن را فهمید: “ خداوند مرحمت و لطفش را به جد ما یعنی به ابراهیم و به فرزندان او تا به ابد وعده داده است. مجازات به معنای ترک همیشگی او نیست. او ما را ترک نکرده است.”
فرزند دختر باکره، خوبی را از بدی تشخیص خواهد داد
بخش شگفت انگیز این پیشگویی اشعیا این است که وقتی این پسر “خوبی را از بدی تشخیص دهد، عسل و شیر خواهد خورد”. این به آن معناست که وقتی او بزرگ شود و به سن معینی برسد، می تواند “خوبی را از بدی تشخیص دهد”. پسر جوانی دارم. او را خیلی دوست دارم اما نمیشه گفت وقتی او به تنهایی تصمیماتی را می گیرد، تمامی تصمیم ها و انتخاب هایش درست است. من و همسرم خیلی تلاش کردیم تا به او راه درست را یاد بدهیم، او را نصیحت کرده ایم، او را تربیت کرده ایم، به او در پیدا کردن دوستان خوب کمک کرده ایم و خیلی چیز های دیگر. ما به او این چیزها را یاد دادیم تا بتواند خوبی را از بدی تشخیص دهد؛ اما با همه ی این ها هیچ تضمینی وجود ندارد که او اشتباه نکند. پدر و مادر من نیز به من اینگونه یاد دادند تا بتوانم خوبی را از بدی تشخیص دهم. اگر این سعی و تلاش والدین نباشد، بچه ها نمی توانند راه درست را پیدا کنند. اگر ما یک لحظه دست از تلاشمان برداریم، همه چیز ممکن است از دستمان برود.
به خاطر همین در خانه مان را با کلید قفل می کنیم، به خاطر همین در هر کشوری پلیس لازم است، کارت های بانکی دارای رمز اند، دولت ها دارای قوانینند و غیره. دلیلش این است ما باید خود را در برابر یکدیگر محافظت کنیم زیرا ما بیشتر اوقات توانایی “خوبی را از بدی تشخیص دادن ” را نداریم.
حتی پیامبران نیز همیشه توانایی تشخیص خوب از بد را نداشتند
حتی پیامبران نیز همیشه توانایی تشخیص خوب از بد را نداشتند. برای مثال، در تورات می خوانیم که ابراهیم دو بار همسر خود را به عنوان خواهرش به دیگران معرفی کرد. می بینیم که او دروغ گفت. ( پیدایش 13-10: 12 و پیدایش 2-1: 20)در مثالی دیگر از تورات، می بینیم که موسی یک مصری را می کشد. (خروج 2:12) و در جای دیگر نیز می خوانیم که او فرمان خدا را به جای نمی آورد. ( اعداد 12-6: 20)در سوره ی محمد، به محمد دستور طلب بخشش داده می شود که این نشان می دهد که او نیز همیشه توانایی تشخیص خوب از بد را نداشته است.
“پس بدان كه هيچ معبودى جز خدا نيست و براى گناه خويش آمرزش جوى و براى مردان و زنان با ايمان [طلب مغفرت كن] و خداست كه فرجام و مآل [هر يك از] شما را مى داند.”
سوره ی محمد، آیه ی 19
در کتاب صحیح مسلم در این باره اینگونه توضیح داده شده است:
“أبو موسى الأشعري وقتی از اعتبار و قدرت پدرش حرف می زد، گفته بود که رسول خدا با این جملات التماس می کرد: ” پروردگارا، اشتباهات و گناهانم را ببخش. تو از کارهایم بهتر از من خبر داری. ای خداوند، به خاطر تمامی گناهانی که دانسته یا نادانسته مرتکب شدم من را ببخش. تمامی این گناهان را به گردن می گیرم. خداوندا، گناهانی را که به سبب عجله، کندی، یواشکی و یا در میان مردم مرتکب شدم را ببخش. تو از همه ی این گناهان با خبر هستی. تو اول و آخر هستی. تو قادر مطلق هستی.”
کتاب صحیح مسلم، 6563: 35
نوشته های بالا، به دعای توبه ی داوود شباهت دارد:
“خدایا بهخاطر محبّت پایدار خودبر من رحم کن،و از روی کرم بیپایانتگناهان مرا ببخش. مرا از گناهانم شستوشو دهو از خطاهایم پاک ساز. من به گناهان خود اعتراف میکنمو خطاهایی را که کردهام در نظر دارم. من علیه تو ای خداوند،بلی تنها علیه تو گناه کردهام،و آنچه را که در نظر تو بد است، انجام دادهام.اینک تو حق داری که مرا داوری نموده، محکوم سازی. من از روزی که به دنیا آمدم گناهکار بودم،از همان لحظهای که نطفهام در رحم مادرم بسته شد، به گناه آلوده بودم. تو طرفدار صداقت و راستی هستی،پس فکر مرا از حکمت پُر ساز. گناه مرا از من دور کن تا پاک شوم.مرا بشوی تا از برف سفیدتر گردم. بگذار تا صدای خوشی و لذّت را بشنوم؛با وجودی که مرا کوبیده و خُرد کردهای،بار دیگر شاد خواهم بود.از گناهانم چشم بپوشو خطاهایم را ببخش.”
مزامیر 9-1: 51
با اینکه آنها پیامبر بودند، با گناه مبارزه و در دعاهایشان از خداوند طلب بخشش می کردند. به نظر می رسد این وضعیت همه فرزندان آدم است.
پسر مقدس دختر باکره
اما پسری که اشعیای نبی درباره ی او پیشگویی کرده بود، از همان سال های نوجوانی خوب را از بد تشخیص می داد. نعمت خدادادی در وجود او بود. همه ی پیامبران مانند انسان های دیگر به خاطر جدشان، آدم، ذات گناهکاری داشتند. همانطور که دیدیم، آدم نتوانست خوبی را از بدی تشخیص بدهد. همانطور که ژنتیک از طریق پدر به فرزندان منتقل می شود، طبیعت گناهکار آدم نیز به نسل های بعدی منتقل شد. حتی پیامبران و رسولان خدا نیز دارای این طبیعت بودند. اما فرزندی که از دختر باکره به دنیا آمد، از نسل آدم نبود؛ زیرا او پدر نداشت. منظور از نداشتن پدر، پدر جسمانی و انسانی است. به خاطر این هم، او مقدس بود. قرآن نیز او را “پاک و مقدس” خوانده است:
“گفت من فقط فرستاده پروردگار توام براى اينكه به تو پسرى پاكيزه ببخشم. گفت چگونه مرا پسرى باشد با آنكه دست بشرى به من نرسيده و بدكار نبوده ام. گفت [فرمان] چنين است پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است و تا او را نشانه اى براى مردم و رحمتى از جانب خويش قرار دهيم و [اين] دستورى قطعى بود. پس [مريم] به او [=عيسى] آبستن شد و با او به مكان دورافتاده اى پناه جست.”
سوره ی مریم، آیه ی 19 تا 22
اشعیای نبی این پیشگویی ها را به صورت آشکار گفته بود و بعد او پیامبران دیگر نیز این پیشگویی ها را تائید کردند: باکره ای پسری خواهد زایید، او پدر جسمانی نخواهد داشت و به خاطر همین او <مقدس> خواهد بو
حال به آدمی که در بهشت بود، نگاهی بیاندازیم
فقط کتاب های بعد از تورات در مورد عیسی مسیح نمی نویسند؛ بلکه اگر دقت کنیم، می بینیم که در تورات نیز در مورد او نوشته شده است. مکالمه ی بین خدا و ابلیس را در مقاله ای که در مورد مثالی از زندگی آدم بود، خواندیم. در اینجا دوباره آن آیات را می نویسیم:
” در بین تو و زن كینه میگذارم. نسل او و نسل تو همیشه دشمن هم خواهند بود. او سر تو را خواهد كوبید و تو پاشنهٔ او را خواهی گزید.”
پیدایش 3:15
خداوند کاری می کند که ابلیس و زن هر دو صاحب فرزندانی شوند. بین آن دو دشمنی و نفرت خواهد بود. بین زن و ابلیس نیز این نفرت و دشمنی وجود خواهد داشت. ابلیس، پاشنه ی فرزند زن را خواهد زد و فرزند زن نیز، سر ابلیس را خواهد کوبید. این حوادث را می توانیم در نمودار زیر ببینیم.
در اینجا دقت کنید که خدا این وعده را به آدم نمی دهد؛ بلکه به زن او، حوا، این قول را می دهد. این نکته خیلی جالب است. همانطور که می دانید، در تمامی کتب مقدس، ذکر شده که پسر از جانب پدر خواهد آمد. منتقدان بسیاری در غرب، از این کتاب ها ایراد می گیرند.
آنها می گویند که در این نوشته ها، ژنتیک زن نادیده گرفته شده است. آنها فقط این تفاوت جنسیتی را می بینند. در حالی که، در این آیات در مورد به دنیا آمدن فرزند توسط پدر یا مرد ذکر نشده است و فقط اسم زن و نسل او نامبرده شده است.
“فرزند باکره” ای که اشعیای نبی پیشگویی کرده بود، فرزند زن، حوا است
“فرزند باکره” ای که اشعیای نبی پیشگویی کرده بود، فرزند زن، حوا است. بله، یعنی همان فرزندی که در کتاب پیدایش، در مورد او خواندیم. همان فرزند زن، یعنی حوا، که قرار است سر ابلیس را بکوبد. از شما خواهش می کنم که مقاله ی “مثالی از زندگی آدم” را دوباره بخوانید و ببینید که چگونه با هم تطابق دارند. در طول تاریخ بشریت، تمامی فرزندان آدم، نتوانستند گناه نکنند و همیشه خطایی از آنها سر زده است؛ مثل پدرشان آدم. بنابراین، وقتی اولین توسط آدم و حوا صورت گرفت، خداوند وعده داد: “کسی خواهد آمد که از نسل آدم نیست و او سر ابلیس را خواهد کوبید.”
این فرزند مقدس این کار را چگونه خواهد کرد؟ اگر این کار با رساندن پیام و کلام خدا به مردم انجام شود، موسی و ابراهیم، این کار را به بهترین نحو و با صداقت کامل انجام دادند. پس نتیجه می گیریم که وظیفه ی این فرزند مقدس چیز دیگری است. برای درک بهتر این موضوع، ما باید کتاب مزامیر را ارزیابی کنیم.