سوره ی الحج، از وجود آیین های متفاوت در دوران های مختلف خبر می دهد.سوره ی الحج در مورد آیین هایی که در زمان های مختلف انجام می شد، می نویسد. اما مسئله ی اصلی گوشت قربانی نیست؛ مسئله ی اصلی این است که چه چیزی در درون ماست.
“و براى هر امتى مناسكى قرار داديم تا نام خدا را بر دامهاى زبان بسته اى كه روزى آنها گردانيده ياد كنند. پس [بدانيد كه] خداى شما خدايى يگانه است. پس به [فرمان] او گردن نهيد و فروتنان را بشارت ده. همانان كه چون [نام] خدا ياد شود دلهايشان خشيت يابد و [آنان كه] بر هر چه برسرشان آيد صبر پيشه گانند و برپا دارندگان نمازند و از آنچه روزيشان داده ايم انفاق مى كنند و شتران فربه را براى شما از [جمله] شعاير خدا قرار داديم در آنها براى شما خير است. پس نام خدا را بر آنها در حالى كه برپاى ايستاده اند ببريد و چون به پهلو درغلتيدند از آنها بخوريد و به تنگدست [سائل] و به بينوا[ى غير سائل] بخورانيد اين گونه آنها را براى شما رام كرديم اميد كه شكرگزار باشيد. هرگز [نه] گوشتهاى آنها و نه خونهايشان به خدا نخواهد رسيد ولى [اين] تقواى شماست كه به او مى رسد اين گونه [خداوند] آنها را براى شما رام كرد تا خدا را به پاس آنكه شما را هدايت نموده به بزرگى ياد كنيد و نيكوكاران را مژده ده.”
وره ی الحج، آیه ی 34 تا 37
آب نقش مهمی در مناسک حج دارد. زائران سعی در نوشیدن آب از چاه زم زم دارند. با این حال ، سوره ی الملک یک سؤال مهم از ما می پرسد:
“بگو به من خبر دهيد. اگر آب [آشاميدنى] شما [به زمين] فرو رود، چه كسى آب روان برايتان خواهد آورد؟”
سوره ی الملک، آیه ی 30
عیسی مسیح این سؤال را از زائران یهودی پرسیده بود. یهودیان طبق قانون و شریعت موسی، زیارت و مناسک حج خود را انجام می دادند. بیایید کمی به موضوع زیارت و حج بپردازیم.
مناسک حج در میان مردم بسیار معروف است. مردم اطلاعات کمی درباره ی شریعت و احکام موسی که 3500 سال پیش وحی شده بود، دارند. این احکام به دینداران یهودی دستور می دهد تا هر سال به زیارت اورشلیم یا همان بیت المقدس بروند. یکی از این زیارت ها، جشن سایه بان ها یا همان سوکُّوت نام دارد. این زیارت بسیار شبیه به زیارت حجی است که امروزه نیز انجام می گیرد. به عنوان مثال، هر دوی این زیارت ها در روزهای خاصی از سال انجام می شدند؛ در هر دو حیوانات باید قربانی می شدند؛ در هر دو زیارت، آب مخصوصی وجود داشت که از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، مثل آب زمزم.در هر دوی این مراسم زائران می بایست در خارج از خانه بخوابند و در هر دو مورد باید هفت بار دور جایگاه مقدس طواف کنند. جشن سایه بان ها که توسط یهودیان صورت می گیرد، مانند مراسم حج می باشد. امروزه، به خاطر اینکه معبد اورشلیم در سال 70 قبل از میلاد توسط رومیان تخریب شد، یهودیان این عید را کمی متفاوت تر جشن می گیرند.
کتاب انجیل، در مورد “زیارت” و “حج گزاردن” عیسی مسیح می نویسد.
عیسی مسیح به جشن سایه بان ها می رود یوحنا 7
“بعد از آن عیسی در جلیل مسافرت میکرد. او نمیخواست در یهودیه باشد چون یهودیان قصد داشتند او را بكشند. همینکه عید یهودیان یعنی عید خیمهها نزدیک شد، برادران عیسی به او گفتند: «اینجا را ترک كن و به یهودیه برو تا پیروان تو كارهایی را كه میکنی ببینند. کسی که میخواهد مشهور شود كارهای خود را پنهانی انجام نمیدهد، تو كه این كارها را میکنی، بگذار تمام دنیا تو را ببینند.» چونكه برادرانش هم به او ایمان نداشتند.”
انجیل یوحنا 5-1: 7
برادران عیسی مسیح نسبت به او تردید داشتند زیرا به او ایمان نیاورده بودند. اما خیلی زود اتفاقی افتاد و دو برادر عیسی یعنی یعقوب و یهودا، نگرش خود را نسبت به او تغییر دادند. آنها بعداً نامه هایی نوشتند ( این نامه ها به نام های یعقوب و یهودا خوانده می شوند) و این نامه ها در عهد جدید (انجیل) گنجانده شده اند. چه چیزی باعث تغییر نگرش آنها شد؟ رستاخیز عیسی مسیح.
“عیسی به ایشان گفت: «هنوز وقت من نرسیده است، امّا برای شما هر وقت مناسب است. دنیا نمیتواند از شما متنفّر باشد، امّا از من نفرت دارد، زیرا من دربارهٔ آن شهادت میدهم كه كارهایش بد است. شما برای این عید بروید. من فعلاً نمیآیم، زیرا هنوز وقت من کاملاً نرسیده است.» عیسی این را به آنان گفت و در جلیل ماند. بعد از آنكه برادرانش برای عید به اورشلیم رفتند، خود عیسی نیز به آنجا رفت ولی نه آشكارا بلكه پنهانی. یهودیان در روزهای عید به دنبال او میگشتند و میپرسیدند: «او كجاست؟» در میان مردم دربارهٔ او گفت وگوی زیادی وجود داشت. بعضی میگفتند: «او آدم خوبی است» و دیگران میگفتند: «نه، او مردم را گول میزند.» امّا به علّت ترس از یهودیان، هیچکس دربارهٔ او به طور علنی چیزی نمیگفت. در اواسط روزهای عید، عیسی به معبد بزرگ آمد و به تعلیم دادن پرداخت. یهودیان با تعجّب میگفتند: «این شخص كه هرگز تعلیم نیافته است، چگونه كتب مقدّس را میداند؟» عیسی در جواب ایشان گفت: «آنچه من تعلیم میدهم از خود من نیست، بلكه از طرف فرستندهٔ من است. کسی که مایل باشد ارادهٔ او را انجام دهد خواهد دانست كه تعالیم من از جانب خداست یا من فقط از خود سخن میگویم. هرکه از خود سخن بگوید طالب جاه و جلال برای خود میباشد؛ امّا کسی که طالب جلال فرستنده ی خود باشد، آدمی است صادق و در او ناراستی نیست. مگر موسی شریعت را به شما نداد، شریعتی كه هیچ یک از شما به آن عمل نمیکند؟ چرا میخواهید مرا بكشید؟» مردم در جواب گفتند: «تو دیو داری. چه کسی میخواهد تو را بكشد؟» عیسی جواب داد: «من یک كار کردهام و همهٔ شما از آن تعجّب کردهاید. موسی قانون مربوط به ختنه را به شما داد (هرچند از موسی شروع نشد بلكه از اجداد قوم) و شما در روز سبت پسران خود را ختنه میکنید. پس اگر پسران خود را در روز سبت ختنه میکنید تا قانون موسی شكسته نشود، چرا به این دلیل كه من در روز سبت به یک انسان سلامتی كامل بخشیدم بر من خشمگین شدهاید؟ از روی ظاهر قضاوت نكنید، بلكه در قضاوتهای خود با انصاف باشید.» پس بعضی از مردم اورشلیم گفتند: «آیا این همان کسی نیست كه میخواهند او را بكشند؟ ببینید او در اینجا به طور علنی صحبت میکند و آنها چیزی به او نمیگویند. آیا حكمرانان ما واقعاً قبول دارند كه او مسیح موعود است؟ با وجود این ما همه میدانیم كه این مرد اهل كجاست، امّا وقتی مسیح ظهور كند هیچ کس نخواهد دانست كه او اهل كجاست.”
انجیل یوحنا 27-6: 7
در آن زمان، میان مردم در مورد اینكه آیا عیسی همان مسیح است یا نه، مشاجره و بحث هایی صورت می گرفت. بعضی از یهودیان تصور می کردند که مسیح از مکانی ناشناخته به دنیا می آید. اما از آنجا که آنها می دانستند، عیسی اهل کجاست، نمی توانستند او را به عنوان مسیح قبول کنند. پس آنها بر چه مبنایی گفتند كه مسیح از جایی ناشناخته خواهد آمد؟ بر اساس نوشته های تورات؟ یا نوشته های پیامبران؟ اصلا! پیامبران به وضوح نام مکانی را که در آن مسیح خواهد آمد نشان داده بودند. میكاه نبی در سال 700 قبل از میلاد اینگونه نوشته است:
“ای بیتلحم افراته، گرچه تو از کوچکترین شهرهای یهودا هستی، ولی از تو پیشوایی ظهور میکند که نسل او از قدیم وجود داشته است. او بر قوم اسرائیل حکمرانی خواهد کرد.”
میکاه 5:2
پیشگویی های پیامبران نشان می دهند(اگر می خواهید جزئیات بیشتر در این باره بدانید، اینجا را کلیک کنید) که حاکم (= مسیح) از بیت لحم خواهد آمد. همانطور که در مقاله ی تولد مسیح دیدیم، او واقعاً در بیت لحم به دنیا آمد. 700 سال پیش از میلاد مسیح در مورد این موضوع نبوت ها شده بود.
اینکه مسیح از مکانی نامعلوم خواهد آمد، توسط دینداران یهودی میان مردم پخش شده بود. آنها به نوشته و نبوت های پیامبران تکیه و باور نکردند. ما باید اشتباه آنها را تکرار نکنیم.
متن ادامه دارد…
“با وجود این ما همه میدانیم كه این مرد اهل كجاست، امّا وقتی مسیح ظهور كند، هیچ کس نخواهد دانست كه او اهل كجاست.» از این رو وقتی عیسی در معبد بزرگ تعلیم میداد با صدای بلند گفت: «شما مرا میشناسید و میدانید كه اهل كجا هستم. ولی من به دلخواه خود نیامدهام، زیرا فرستنده من حق است و شما او را نمیشناسید. امّا من او را میشناسم، زیرا از جانب او آمدهام و او مرا فرستاده است.» در این وقت آنها خواستند او را دستگیر كنند، امّا هیچ کس دست به طرف او دراز نكرد، زیرا وقت او هنوز نرسیده بود. ولی عدّهٔ زیادی به او ایمان آوردند و میگفتند: «آیا وقتی مسیح ظهور كند از این شخص بیشتر معجزه مینماید؟» فریسیان آنچه را كه مردم دربارهٔ او به طور پنهانی میگفتند، شنیدند. پس آنها و سران كاهنان پاسبانانی فرستادند تا عیسی را بازداشت كنند. آنگاه عیسی گفت: «فقط مدّت كوتاهی با شما خواهم بود و بعد به نزد فرستندهٔ خود خواهم رفت. شما به دنبال من خواهید گشت، امّا مرا نخواهید یافت و به جایی که من خواهم بود شما نمیتوانید بیایید.» پس یهودیان به یكدیگر گفتند: «كجا میخواهد برود كه ما نتوانیم او را پیدا كنیم، آیا میخواهد پیش كسانی برود كه در میان یونانیان پراكنده هستند و به یونانیان تعلیم دهد؟ او میگوید: “به دنبال من خواهید گشت، امّا مرا نخواهید یافت و به جایی که من خواهم بود شما نمیتوانید بیایید.” مقصود او از این حرف چیست؟» در آخرین روز كه مهمترین روز عید بود، عیسی ایستاد و با صدای بلند گفت: «اگر کسی تشنه است پیش من بیاید و بنوشد. چنانکه كلام خدا میفرماید: “نهرهای آب زنده از درون آن کسی که به من ایمان بیاورد جاری خواهد گشت.”» این سخنان را دربارهٔ روحالقدس، كه میباید به مؤمنین او داده شود میگفت و چون هنوز عیسی جلال نیافته بود روحالقدس عطا نشده بود.”
انجیل یوحنا 39-27: 7
در روز عید، یهودیان از چشمه ی مخصوصی در جنوب اورشلیم آب می نوشیدند و از طریق ورودی به نام “دروازه ی آب” وارد شهر می شدند و برای محراب معبد از آن چشمه آب می آوردند.عیسی مسیح خطاب به یهودیانی که این آیین مقدس را انجام میدادند، سخنان خود را دوباره تکرار کرد. او گفت که منبع آب حیات است. او با گفتن این سخن، عطشی را که در قلب انسان ها باعث گناه می شد، به آنها یادآوری کرد. پیامبران در مورد این قبلاً هم نوشته بودند.
” بسیاری از کسانیکه این سخن را شنیدند گفتند: «این مرد واقعاً همان نبی موعود است». دیگران گفتند: «او مسیح است.» و عدّهای هم گفتند: «آیا مسیح از جلیل ظهور میکند؟ مگر کتابمقدّس نمیگوید كه مسیح باید از خاندان داوود و اهل دهكدهٔ داوود یعنی بیتلحم باشد؟» به این ترتیب دربارهٔ او در میان جمعیّت دودستگی به وجود آمد. عدّهای خواستند او را دستگیر كنند، امّا هیچکس به طرف او دست دراز نكرد.”
انجیل یوحنا 44-40: 7
در آن زمان نیز، مانند امروز، مردم درباره ی عیسی مسیح نظرات مختلفی داشتند. همانطور که قبلاً نیز خواندیم، پیامبران پیشگویی کردند که مسیح در بیت لحم متولد خواهد شد(عیسی نیز در آن شهر به دنیا آمد). اما “آیا مسیح از جلیل آمده است؟” این جمله را چگونه می شود ارزیابی کرد؟ اشعیای نبی 700 سال قبل از میلاد مسیح در این باره اینگونه نوشته بود:
“برای آنانی که در غم و اندوه بودند تاریکی نخواهد بود. طایفههای زبولون و نفتالی که روزگاری خوار و خفیف بودند، در آینده موجب افتخار مردم کرانههای شرقی مدیترانه تا نواحی آن به سوی رود اردن تا ایالت جلیل -جایی که بیگانگان زندگی میکنند- خواهند بود. قومی که در تاریکی سالک بودند،نور عظیمی دیدند، به آنها که در سایهٔ موت زندگی میکردندنوری درخشان تابید.”
اشعیای نبی 2-1: 9
پیامبران همچنین در مورد تعلیم دادن مسیح نبوت کردند: نوشتند که مسیح تدریس می کند: در جلیل، عیسی – (“نور بزرگ”) تعلیمات خود را از آنجا آغاز کرد و بیشتر معجزات خود را در آنجا انجام داد. مردم هنوز اشتباه می کردند زیرا آنها نوشته ها و نبوت های پیامبران را با دقت نمی خواندند و بررسی نمی کردند. آنها بدون تحقیق و مطالعه سخنان اطرافیانشان را قبول می کردند.
” بعد از آن پاسبانان پیش سران كاهنان و فریسیان برگشتند. آنها از پاسبان پرسیدند: «چرا او را نیاوردید؟» پاسبان جواب دادند: «تا به حال هیچ کس مانند این مرد سخن نگفته است.» فریسیان در پاسخ گفتند: «آیا او شما را هم گمراه كرده است؟ آیا کسی از رؤسا و فریسیان به او گرویده است؟ و امّا این آدمهایی كه از شریعت بیخبرند، ملعون هستند!» نیقودیموس، كه در شب به دیدن عیسی آمده بود و یکی از آنها بود، از آنها پرسید:«آیا شریعت به ما اجازه میدهد کسی را محكوم كنیم بدون آنكه به سخنان او گوش دهیم و بدانیم چه كار كرده است؟» در پاسخ به او گفتند: «مگر تو جلیلی هستی؟ بررسی كن و ببین كه هیچ نبیای از جلیل ظهور نكرده است.» پس آنها همه به خانه های خود رفتند.”
انجیل یوحنا 52-45: 7
روحانیون دینی اشتباه می کردند، زیرا اشعیای نبی در مورد نور بزرگ و باشکوهی می نوشت، که قرار بود از جلیل بیاید.
وقتی داشتم این متن را می خواندم، دو مسئله ذهنم را مشغول کرد. اولین مسئله این است که با اینکه ممکن است اطلاعات در مورد این موضوع کم باشد، خیلی راحت و آسان می شود ادای دینداران و مذهبیون را درآورد. آیا ما این کار را انجام می دهیم؟”من می دانم که آنان در دل خود چه غیرت و احترامی برای خدا دارند، اما این غیرت و احترام از روی درک و شناخت صحیح نیست.”
رومیان 10:2
برای به دست آوردن اطلاعات درست و صحیح، می بایست نوشته های پیامبران را بخوانیم.
دومین مسئله: عیسی مسیح به آنان یک تکلیف داد. او در زمان عید، که زمان زیارت آنان بود، گفت:
“در آخرین روز كه مهمترین روز عید بود، عیسی ایستاد و با صدای بلند گفت: «اگر کسی تشنه است پیش من بیاید و بنوشد. چنانکه كلام خدا میفرماید: «نهرهای آب زنده از درون آن کسی که به من ایمان بیاورد جاری خواهد گشت.»”
انجیل یوحنا 38-37: 7
این تکلیف فقط مختص یهودیان و مسیحیان نیست؛ این تکلیف برای هر کسی است که این عطش و تشنگی را در خود حس می کند. آیا شما این تشنگی را در خود حس می کنید؟ (اینجا کلیک کنید) نوشیدن آب زمزم خیلی خوب و دلچسب است. پس برای فرو نشاندن عطش درونی مان چرا مسیح را ننوشیم؟