در آخرین سوره ی قرآن، سوره ی الناس نوشته شده است:
“بگو پناه میبرم به پروردگار مردم، پادشاه مردم.”
سوره ی الناس، آیه ی 1 تا 2
خداوند قادر متعال و پادشاه عالم است. اگر او پادشاه است، پس صاحب ملکوت و پادشاهی نیز است. پادشاهی خداوند به چه چیزی شباهت دارد؟ سوره ی الکوثر جواب این سوال را اینطور می دهد:
“ما تو را [چشمه] كوثر داديم.”
سوره ی الکوثر، آیه ی 1
اگر پادشاهی به خلقش برکت می دهد، پس در پادشاهی اش نیز وفور نعمت می باشد. این وفور نعمت و برکت چگونه است؟ برای نویسندگان کتاب مزامیر جواب این سوال داده شده است.
اشعیای نبی در مورد به دنیا آمدن فرزندی از دختری باکره را پیشگویی کرد. این پیشگویی بعد از صدها سال، با به دنیا آمدن عیسی مسیح به وقوع پیوست. پیشگویی های دیگری نیز وجود دارند که درباره ی زمان به دنیا آمدن او، مکان تولدش و برکت آمدنش هستند.
داوود، اولین پادشاه و پیامبری بود که در تاریخ اسرائیل، مستقیما از شهر اورشلیم فرمانروایی می کرد. بعد از او و سلیمان، پادشاهانی که به قدرت رسیدند، همه نافرمان و گناهکار بودند. آنها مانند دیکتاتوران دوران معاصر بودند. در همان زمان، میان ملت های مختلف جنگ هایی رخ داد. امروزه هم از این مدل جنگ ها وجود دارند. در آن زمان، مردم و پادشاهان مرتکب گناهان مختلفی می شدند؛ مثلا رشوه گیری، استعمار، زورگویی، بت پرستی و از این قبیل. امروزه هم از این قبیل گناهان در اطرافمان مشاهده می کنیم. همانطور که بدبختی و مرگ، الان هم وجود دارد، آن موقع نیز وجود داشت. اما با همه ی این ها پیامبران، در کتاب مقدس در مورد پادشاهی نوشتند. این پادشاهی پر است از عدالت، رحمت، محبت و صلح. اشعیا ی نبی در این باره می نویسد:
“خداوند در بین اقوام جهان داوری میکند.اختلافات قدرتهای بزرگ را در دور و نزدیک جهان حل میکند.مردم از شمشیرهای خود گاوآهن و از نیزههای خود ارّه میسازند. قومی به روی قوم دیگر شمشیر نمیکشدو برای جنگ و خونریزی آماده نمیشود.”
کتاب اشعیای نبی، 2:4
دیگر جنگی رخ نمی دهد! امروزه می بینیم که هیچ صلح و امنیتی در دنیا وجود ندارد. اما می بینیم که این پیشگویی ها به جز صلح و آرامش میان انسان ها، در مورد صلح در طبیعت نیز می نویسند.
“گرگ و برّه با هم در صلح و آرامش زندگی میکنند،پلنگها در کنار بُزغالهها میخوابند.گوسالهها و شیر بچگان با هم غذا میخورند،و بچّههای خُرد سال از آنها نگهداری میکنند. گاوها و خرسها با هم تغذیه میکنند،و بچّههای آنها با صلح و آرامش در کنار هم میخوابند.شیرها مثل گاوها، کاه خواهند خورد. حتّی اگر طفلی دست خود را در سوراخ مار سمّی فرو کند،آسیبی نخواهد دید. دیگر چیز مضرّی نخواهد بودو شریری در صهیون -کوه مقدّس خداوند- وجود نخواهد داشت.همانطور که دریاها از آب پُر هستند،این سرزمین نیز از دانش و حکمت خدا پُر خواهد بود.”
کتاب اشعیا نبی، 9-6: 11
هنوز این حوادث رخ نداده است. همچنین در مورد عمر طولانی و امنیت نیز پیشگویی هایی شده است:
“بچّهها دیگر در طفولیّت نخواهند مُرد، و مردم همه عمر طبیعی خواهند داشت. آدمهای صدساله جوان محسوب میشوند، اگر قبل از آن بمیرند، نشانهای است که من آنها را تنبیه نمودم. خانههایی برای خود میسازند و خودشان در آن زندگی خواهند کرد نه دیگران. آنها تاکستانهای خود را میکارند و خودشان از شراب آنها لذّت میبرند، نه دیگران. قوم من مثل درخت، عمر طولانی خواهند داشت و از ثمرهٔ کارهای خود برای مدّتی طولانی لذّت خواهند بُرد. در کارشان موفّق و فرزندانشان با مصیبت روبهرو نخواهند شد. من به آنها و به فرزندان آنها همیشه برکت خواهم داد. حتّی قبل از آنکه دعاهای آنها تمام شود من به آنها پاسخ خواهم داد.گرگ و گوسفند با هم خواهند چرید، شیر مثل گاو کاه خواهد خورد، و مار دیگر سمّی نخواهد بود. در صهیون، در کوه مقدّس من، دیگر چیزی شریر و مضرّ وجود نخواهد داشت. گرگ و گوسفند با هم خواهند چرید، شیر مثل گاو کاه خواهد خورد، و مار دیگر سمّی نخواهد بود. در صهیون، در کوه مقدّس من، دیگر چیزی شریر و مضرّ وجود نخواهد داشت.”
کتاب اشعیای نبی، 25-20: 65
هیچکدام از پیشگویی های آیاتی که در بالا خواندیم ( کتاب اشعیای نبی، 25-20: 65)، اتفاق نیفتاده است؛ آنها فقط گفته و نوشته شده اند. خیلی از انسان ها فکر می کنند که حتما اشتباهی در این نوشته ها رخ داده است؛ اما ما در مقاله ی نشانه ی فرزند دختر باکره، دیدیم که چطور پیشگویی ها اتفاق افتادند. پس نتیجه میگیریم که باید آنها را جدی بگیریم و صبر کنیم.
پادشاهی خداوند
اگر یک ذره فکر کنیم، می فهمیم که چرا بعضی از پیشگویی ها هنوز اتفاق نیفتاده اند. چون آنها مربوط به دوران پادشاهی خداوند هستند. در دوران پادشاهی خداوند، او مستقیما بر زندگی و اعمال انسان ها حکمرانی خواهد کرد. بیایید قسمتی از پیشگویی ها در اینباره را بخوانیم:
“خداوندا، همهٔ مخلوقات تو، تو را ستایش میکنندو همهٔ مؤمنین تو، تو را شکر میکنند. آنها از جلال و شکوه سلطنت تو حرف میزنندو قدرت تو را بیان میکنند. پس همهٔ مردم، شکوه و جلال پادشاهی تو و تمام کارهای عجیب تو را خواهند دانست. سلطنت تو جاودان و فرمانروایی تو پایدار و ابدی است.خداوند به وعدههای خود امین است؛او در تمام کارهایش رحیم میباشد. خداوند کسانی را که در سختی و مشکلات هستند، کمک میکندو افتادگان را برمیخیزاند.”
مزامیر 14-10: 145
داوود این نوشته ها را تقریبا 1000 سال قبل از میلاد مسیح نوشته بود. (برای دیدن تاریخ و زمان زندگی پیامبران کتاب مقدس، اینجا را کلیک کنید.) این پیشگویی ها در مورد زمان برقراری سلطنت خداوند حرف می زند. جلال و شکوه در این پادشاهی وجود خواهد داشت. دوران سلطنت خداوند، مانند دوران سلطنت پادشاهان دیگر نخواهد بود. به عبارتی دیگر موقتی نخواهد بود. صلح و آرامش حقیقی، با آمدن سلطنت و پادشاهی خداوند خواهد آمد.
پیامبر دیگری به نام دانیال، تقریبا 550 سال قبل از میلاد مسیح در بابل می زیست. او در زمان تبعید بنی اسرائیل زندگی می کرد. او در مورد سلطنت خداوند پیشگویی هایی کرده است.
دانیال نبی رویایی که پادشاه بابل دیده بود را، تعبیر کرد. او اینگونه آن را تعبیر کرد:
“این خواب پادشاه بود و حالا تعبیرش را هم برای تو خواهم گفت: ای پادشاه، تو شاه شاهان هستی. خدای آسمان به تو سلطنت و قدرت و قوّت و جلال بخشیده است. خدا تو را بر همهٔ مردمان روی زمین و بر تمام حیوانات و پرندگان مسلّط گردانیده است. تو آن سر طلا هستی. بعد از تو، سلطنت دیگری روی کار خواهد آمد که به بزرگی سلطنت تو نخواهد بود. پس از آن سومین سلطنت که مانند آن برنز است، روی کار خواهد آمد و بر تمام زمین حکمرانی خواهد کرد. پس از آن چهارمین سلطنت است که قدرتی مانند آهن دارد. همانطور که آهن همهچیز را نرم و خرد میکند، آن هم همهچیز را نرم و خرد خواهد کرد. تو همچنین در خواب دیدی که پاها و انگشتان، قسمتی از گل و قسمتی از آهن بود. این نشانه آن است که آن امپراتوری تقسیم خواهد شد. همان طوری که آهن و گل با هم مخلوط شده بودند، آن امپراتور هم مقداری از قدرت آهن را خواهد داشت. امّا انگشتان که قسمتی از آهن و مقداری از گل ساخته شده بود، به این معنی است که بخشی از آن امپراتوری قوی و بخشی از آن ضعیف خواهد بود. تو مشاهده کردی که آهن و گل با هم مخلوط شده بودند. معنی آن این است که پادشاهان آن دوره کوشش خواهند کرد به وسیلهٔ ازدواج با اقوام دیگر، خویشاوند و متّحد شوند. ولی همانطور که گل و آهن نمیتوانند با هم آمیخته شوند، آنها هم در هدف خود موفّق نخواهند شد. در زمان آن پادشاهان، خدای آسمان سلطنتی برپا خواهد کرد که هیچگاه از بین نخواهد رفت. آن سلطنت هرگز مغلوب هیچ ملّتی نخواهد شد، ولی تمام این امپراتوریها را بکلّی از بین برده و خود تا به ابد باقی خواهد ماند. تو دیدی که یک تخته سنگ بدون اینکه کسی به آن دست بزند از کوه جدا شد و مجسمهای را که از آهن، برنز، گل، نقره و طلا ساخته شده بود خرد کرد. ای پادشاه، خدای بزرگ از آنچه در آینده اتّفاق خواهد افتاد تو را آگاه ساخته است و من خواب و تعبیر آن را کاملاً برای تو شرح دادم.”
کتاب دانیال نبی، 45-36: 2
این سلطنت با مقدمه ای کوچک آغاز می شود (تو دیدی که یک تخته سنگ بدون اینکه کسی به آن دست بزند از کوه جدا شد). اما رفته رفته بزرگ شده و به سلطنت ابدی تبدیل می شود. این پیشگویی ها شبیه پیشگویی های داوود است. حال سوال این است: چرا خدا سلطنت خود را انقدر یواش برقرار می سازد؟ چرا زمان زیادی برای این کار لازم است؟ چرا هنوز سلطنت خداوند به قدرت نرسیده است؟ زمانی که به جواب این سوال ها فکر می کنید، در نظر داشته باشید که تمامی سلطنت و حکومت ها شامل قسمت های زیر هستند:
- ● پادشاه و یا حاکم
- ● ملت
- ● قانون
- ● سرزمین و خاک
برای مثال من در کانادا زندگی می کنم و اینجا را به سلطنت و حکومت پادشاهی تشبیه می کنم. کانادا یک حاکم دارد. جاستین ترودو نخست وزیر منتخب ما است. کانادا صاحب ملت و شهروند است؛ من یکی از آنها هستم. کانادا دارای قوانین مختلفی، از جمله قوانین شهروندی است. قوانین شهروندی وظایف، مسئولیت ها و حقوق شهروندان را نشان می دهد. کانادا دارای سرزمین و خاک است یعنی بر روی کره ی زمین، جای مشخصی دارد. این سرزمین دارای اندازه، اقلیم، منابع طبیعی و غیره است. پس نتیجه میگیریم، تمامی حکومت ها و کشور ها، در گذشته و امروز، دارای 4 قسمت بالا هستند.
من و شما به پادشاهی و ملکوت خدا دعوت شده ایم
این موضوع به سلطنت خداوند هم ربط دارد. همانطور که در بالا خواندیم، سلطنت خداوند پرشکوه، دائمی، پر از صلح، عدالت خواهد بود. دو مورد از چهار موردی که در بالا ذکر کردیم، موجودیت سلطنت خداوند را تایید می کند: حاکمیت او و ملت او. در مورد حاکمیت او ما در مقاله ی بعدی صحبت خواهیم کرد. فعلا از خودتان بپرسید: آیا می خواهید جزئی از شهروندان این سلطنت باشید؟ به عبارتی دیگر جزئی از خلق او؟ اشعیا همه ی انسان ها را به سلطنت خدا دعوت می کند تا همه ی انسان ها جزئی از خلق خدا باشند.
“خداوند میگوید:«ای تمام تشنگان بیایید،آب اینجاست! ای تمام کسانیکه پول ندارید بیایید، غلّه بخرید و بخورید! بیایید، شیر و شراب را به رایگان بخرید! چرا پول خود را صرف چیزی میکنید که شما را سیر نمیکند؟ و چرا تمام مزدی را که بهخاطر کارتان میگیرید صرف میکنید، و باز هم گرسنه هستید؟به من گوش دهید و هرچه میگویم انجام دهید، آنگاه از بهترین غذاها لذّت خواهید برد. ای قوم من، اکنون به من گوش دهید و نزد من بیایید، بیایید نزد من تا حیات یابید!من با شما پیمانی ابدی میبندم و برکاتی را که به داوود قول داده بودم، به شما خواهم داد. اکنون که خداوند نزدیک است، به نزد او بازگردید و به درگاه او دعا کنید.”
کتاب اشعیا ی نبی، 6، 3-1: 55
خداوند همه ی تشنگان این ملکوت را به پادشاهی خود دعوت می کند. محبت و عشقی که به داوود پادشاه داده شد، به این خلق خدا هم داده خواهد شد. اگر شما دعوت شده اید، این بدان معنا است که هنوز در میان خلق خدا نیستید. در اصل، خداوند ما را دعوت می کند؛ یعنی او می خواهد ما جزئی از خلق او باشیم و در صلح زندگی کنیم. در حال حاضر، ممکن است سوالات زیادی در مورد این دعوت و این سلطنت الهی داشته باشید، مثلا: چطور، کی و غیره. ما تمامی این سوال ها را در مقاله های راجع به کتاب مقدس ارزیابی خواهیم کرد. اما شما باید به یک سوال الان جواب بدهید: ” آیا من می خواهم در جزئی از خلق خدا باشم؟ “