پرش به محتوا

Uncategorized

متاسفم این خبر خوبی نیست. در حقیقت، این خبر بسیار بدی است؛ زیرا هیچ تقوایی در شما وجود ندارد ( این برای من هم صدق می کند، چون من هم در شرایط شما هستم). داشتن تقوا خیلی مهم است. این تقوا و درستکاری است که پایه و اساس پادشاهی خدا در بهشت را تشکیل می دهد. تقوا همچنین به معنای رفتار و کردار ما نیز است. هینکه دزدی نکنیم، زنا نکنیم، به پدر و مادرمون احترام بذاریم و سایر فرامینی که با هم خواندیم. این قوانین علاوه بر اینکه به ما در به دست آوردن تقوا کمک می کنند، باعث می شوند ما خداوند را درست عبادت کنیم. همچنین راه بهشت را برایمان هموار می کنند. تقوا و درستکاری برای ورود به ملکوت آسمانی خدا بسیار ضروری است. داود در این باره در کتاب مزامیر می نویسد: ” فقط صالحین وارد پادشاهی خداوند خواهند شد و بهشت در آنجا خواهد بود.”

” ای خداوند، چه کسی به خیمهٔ مقدّس تو وارد خواهد شد؟چه کسی در کوه مقدّس تو عبادت خواهد کرد؟ کسی‌که بی‌عیب، نیكوکار، راستگو و صمیمی باشد. غیبت ننماید،در حق دوستان خود بدی نکردهو به تهمت‌ها گوش ندهد. گناهکاران را حقیر شماردو نیکوکاران را احترام گذارد،به قول خود وفا کندهرچند به ضررش باشد،از رباخواری پرهیز نمایدو با رشوه گرفتن، علیه مردم بی‌گناه شهادت ندهد.کسانی‌که اینها را انجام دهند، همیشه استوار خواهند بود. از رباخواری پرهیز نمایدو با رشوه گرفتن، علیه مردم بی‌گناه شهادت ندهد.کسانی‌که اینها را انجام دهند، همیشه استوار خواهند بود.”

مزامیر 5-1: 15

گناه چیست؟

من و شما همیشه این چنین نیستیم، زیرا بعضی اوقات ما با شکستن قوانین مرتکب گناه می شویم. گناه چیست؟ کتاب بعد از تورات در عهد عتیق آن را به خوبی توضیح می دهد. در آن کتاب می گوید:

” از آن جمله هفتصد نفر چپ دست را انتخاب کردند که هر کدام از آنها مویی را با فلاخن نشانه می‌گرفتند و خطا نمی‌کردند.”

داوران6 20:1

در این آیه، استعداد سربازان توصیف شده است. نشانه ی آنها هیچگاه به خطا نمی رفت. تورات و عهد عتیق توسط پیامبران به زبان عبری نوشته شده است. در زبان عبری واژه ی ” خطا کردن “،  “יַחֲטִֽא”  است که به صورت “خاو تاو” خوانده می شود. همان کلمه ی عبری در تورات به معنای گناه نیز ترجمه می شود. به عنوان مثال، یوسف هنگامی که در مصر به بردگی فروخته شد، با همسر اربابش زنا نکرد. علی رغم التماس ها و تلاش های زن، یوسف گناه نکرد. (این در قرآن نیز ذکر شده است. نگاه کنید به سوره ی یوسف 29-22). یوسف به او گفت:

”  من ‌دارای همان ‌اختیاراتی هستم‌ كه‌ او هست‌. او هیچ ‌چیزی را به ‌غیراز تو از من ‌مضایقه‌ نكرده ‌است‌ من ‌چطور می‌توانم‌ چنین ‌كار خلافی را انجام‌ دهم‌ و علیه‌ خدا گناه‌ كنم‌؟ “

پیدایش 39:9

پس از نازل شدن ده فرمان، در تورات چنین آمد:

” موسی گفت: نترسید. خدا آمده است تا فقط شما را امتحان کند تا از او بترسید و گناه نکنید. ”  

خروج 20:20

در هر دو آیه، می بینیم همان کلمه ی عبری ” יַחֲטִֽא ” به عنوان “گناه” ترجمه شده است. “خطا نرفتن  نشانه های سربازان” و ” گناهی که یوسف نمی خواست انجامش دهد”، همگی از یک گناه حرف می زنند. خداوند به ما به روشنی گناه را توصیح می دهد. سرباز برای اینکه هدف را نشانه بگیرد، به سنگ نیاز دارد. اگر نشانه ای که گرفته به خطا برود، به هدف و مقصدش نخواهد رسید. خداوند نیز برای اهداف خاصی، ما را آفرید. ما نیز می بایست در پرستش خداوند و در روابط با یکدیگر خیلی دقت کنیم تا دچار لغزش نشویم. گناه باعث می شود که ما از هدف دور بمانیم. وقتی همه دستورات را انجام نمی دهیم، در وضعیت بدی قرار می گیریم و از هدفی که خداوند برایمان تعیین کرده منحرف می شویم.

مرگ – نتیجه ی گناه

پس نتیجه ی گناه چیست؟ در مثالی از زندگی آدم، کمی در این مورد خواندیم. هنگامی که آدم نافرمانی کرد (یکبار!)، خدا از او حیات جاودان را گرفت. به عبارت دیگر، مرگ وارد زندگی انسان شد و آدم می بایست می مرد. دوباره در داستان زنگی نوح ما تکرار نافمانی و چگونگی مجازات خدا را می بینیم. در داستان زندگی لوط نیز اتفاق مشابهی افتاد. پسر ابراهیم قرار بود قربانی شده و بمیرد. در عید پسح، در دهمین بلا در مصر پسران ارشد مردند. این  تا زمانی که خداوند با موسی صحبت می کند ادامه پیدا می کند. می خوانیم که خود خدا قبل از نوشتن ده فرمان بر روی تابلوها، به آنها دستور می دهد:

” و در روز سوم حاضر باشند. من در آن روز در مقابل چشمان همه بر کوه سینا نازل می‌شوم. در اطراف کوه حدودی معیّن کن تا مردم از آن عبور نکنند. به ایشان بگو از کوه بالا نروند و حتّی به کوه نزدیک نشوند. اگر کسی یک قدم روی کوه بگذارد، کشته خواهد شد. آن شخص باید یا سنگسار شود و یا با تیر کشته شود و کسی نباید به او دست بزند. این دستور هم برای انسان است و هم برای حیوانات که باید کشته شوند. امّا وقتی شیپور زده شود، آنگاه همه باید بالای کوه بروند.”  

خروج  12-10 : 19

این قانون در سراسر تورات وجود دارد. بعداً، بنی اسرائیل نتوانستند از خدا کاملاً اطاعت کنند و گناه کردند و  سپس به معبد وی نزدیک شدند. تصور کنید که وقتی آنان نتایج را دیدند، چقدر شوکه شدند

اعداد 13-12 : 17

هارون، برادر موسی نیز پسرهایی داشت که به دلیل  انجام گناه درگذشتند. آنها با گناه به مقدس ترین مکان خدا در معبد نزدیک شدند.

“پس از آن که دو پسر هارون، هنگامی‌ که آتش غیرمقدّسی به خداوند تقدیم می‌کردند، مُردند. خداوند به موسی فرمود: «به برادرت، هارون بگو که تنها در وقت معیّن به مقدّس ترین مکان که پشت پرده است و در آنجا صندوق پیمان و تخت رحمت قرار دارند، داخل شود. در هیچ زمان دیگر وارد آنجا نشود، مبادا بمیرد. زیرا من در ابر بالای تخت رحمت ظاهر می‌شوم.”  

لاویان 2-1 :16

بنابراین به هارون دستور داده شد كه شخصاً به جایگاه مخصوص و مقدس برود. خود خدا به هارون که کاهن  بود، فرمان داد:

” امّا وظیفهٔ کهانت، تنها مسئولیّت تو و پسرانت می‌باشد و فقط شما باید امور مربوط به قربانگاه و مقدّسترین مکان را انجام دهید. مقام کهانت، هدیهٔ خاصی است که به شما داده‌ام و اگر هرکس دیگری، به لوازم مقدّس نزدیک شود، کشته خواهد شد.” 

اعداد 18:7

بعداً می بینیم که دخترانی آمدند که برادری نداشتند. آنها خواهان ارث پدری بودند. پس نزد موسی آمدند. چرا پدر ایشان مرد؟

” پدر ما در بیابان مرد و پسری نداشت. او جزو پیروان قورح نبود که برضد خداوند سرکشی کردند. او به‌خاطر گناه خودش مُرد.”

اعداد 27:3

بنابراین یک قانون کلی وجود داشت. این قاعده در پایان تورات خلاصه می شود:

“…… هرکسی باید به سبب گناه خودش کشته شود.”  

اعداد 27:3

خداوند این قاعده را به بنی اسرائیل (و به ما) می آموزد: نتیجه گناه مرگ است.

مرحمت و لطف خداوند

پس رحمت خدا کجاست؟ در آن زمان مرحمت به چه معنایی بود؟ آیا می توانیم از این امر درس بگیریم؟ بله، البته!  مسئله ی پرهیزکاری و تقوا برای مایی که گناه می کنیم خیلی مهم است. ما قبلاً در چندین نشانه وعلامت  با رحمت آشنایی پیدا کرده ایم.اکنون به طور واضح تر در نمونه ی هارون خواهیم دید.

تبریک می گویم! شما می توانید در روز قیامت راحت باشید و آرامش داشته باشید، زیرا تمامی قوانین را رعایت کرده اید و تقوا را به دست آورده اید. من به شخصه هیچ وقت با کسی که همیشه از قانون پیروی کرده است، روبه رو نشدم. بنابراین، شما واقعاً یک انسان بزرگی هستید. اما دست از کار نکشید و تسلیم نشوید، زیرا باید تا آخر عمر این کار را انجام دهید.

همانطور که قبلا هم اشاره کردم، این “ده فرمان” هرگز از بین نرفت و هرگز اعتبارش را از دست نداد؛ زیرا به موضوعات اساسی مانند عبادت خدا، زنا نکردن، دزدی نکردن و عدالت مربوط می شوند. پیامبران بعد از موسی نیز درباره ی این فرامین توضیحاتی داده اند. در کتاب مقدس، عیسی به فریسیان و روحانیون دینی در مورد ده فرمان و چگونگی عمل به آن، اینگونه توضیح داده بود:

 سخنان عیسی مسیح در مورد ده فرمان

” به شما می گویم: بدانید كه تا نیكی شما از نیكی علما و فریسیان بیشتر نباشد، به پادشاهی آسمان وارد نخواهید شد. شنیده‌اید كه در قدیم به مردم گفته شد: “قتل نكن و هرکس مرتكب قتل شود محكوم خواهد شد. امّا من به شما می‌گویم: هرکس نسبت به برادر خود عصبانی شود، محكوم خواهد شد و هرکه برادر خود را ابلَه بخواند، به دادگاه برده خواهد شد و اگر او را “احمق” بخواند مستوجب آتش جهنم خواهد بود.  پس اگر هدیهٔ خود را به قربانگاه ببری و در آنجا به‌خاطر بیاوری كه برادرت از تو شكایتی دارد، هدیهٔ خود را جلوی قربانگاه بگذار و اول برو با برادر خود آشتی كن و آنگاه برگرد و هدیهٔ خویش را تقدیم كن. با مدّعی خود وقتی‌که هنوز در راه دادگاه هستی صلح نما وگرنه آن مدّعی تو را به دست قاضی خواهد سپرد و قاضی تو را به دست زندانبان خواهد داد و به زندان خواهی افتاد. یقین بدان كه تا ریال آخر را نپردازی، آزاد نخواهی شد. شنیده‌اید كه گفته شده: “زنا نكن”. امّا من به شما می‌گویم هرگاه مردی از روی شهوت به زنی نگاه كند در دل خود با او زنا كرده است. پس اگر چشم راست تو باعث گمراهی تو می‌شود، آن را بیرون آور و دورانداز؛ زیرا بهتر است كه عضوی از بدن خود را از دست بدهی تا اینكه با تمام بدن به جهنم افكنده شوی. اگر دست راستت تو را گمراه می‌سازد، آن را ببر و دور انداز؛ زیرا بهتر است كه عضوی از بدن خود را از دست بدهی تا اینكه با تمام بدن به جهنم بیفتی.”

متی 30-20 :5

حواریون عیسی مسیح نیز در مورد بت پرستی آموزش می دادند. آنها می گفتند که بت پرستی تنها پرستش بت  نیست بلکه پرستش هر چیزی جز خدا است. این موضوع در مورد پول نیز صدق می کند. همچنین حرص و طمع نیز نوعی بت پرستی است.

” بنابراین، تمایلات دنیوی یعنی زنا، ناپاكی، هوی و هوس، شهوت و طمع را (كه یک نوع بت‌پرستی است) در خود نابود سازید.”

کولسیان 3:5

” پسندیده نیست كه سخنان ركیک و یا حرفهای بی‌معنی یا زشت بكار ببرید، بلكه در عوض باید خدا را شكر كنید. خاطر‌جمع باشید كه تمام اشخاص زناكار و بی‌عفّت یا طمع‌كار (زیرا طمع‌كاری یک نوع بت‌پرستی است.) هرگز در پادشاهی مسیح و خدا سهمی نخواهند داشت.  اجازه ندهید كسی با دلایل پوچ خود شما را فریب دهد؛ زیرا به علّت این چیزهاست كه غضب خدا بر افرادی كه مطیع او نیستند وارد خواهد آمد.”  

افسسیان 6-4 :5

این نصیحت ها مربوط به اعمال و رفتار هایی است که در ظاهر انجام می شود و همچنین به انگیزه ها و اهداف درونی ما ربط دارد که آن را فقط خدا می بیند. این امر قانون را حتی سخت تر می کند.

دوباره نگاهی به جواب خود بیاندازید. اگر مطمئن هستید که تمامی قوانین را رعایت می کنید، دیگر نیازی به انجیل ندارید.

ادامه مطالعه و یا درک کتاب مقدس فایده ای ندارد. زیرا انجیل نه فقط برای کسانی که قانون را رعایت می کنند بلکه برای کسانی است که این دستورات الهی را رعایت نمی کنند. عیسی مسیح این را اینطور توضیح می دهد:

” هنگامی‌که عیسی در خانهٔ او بر سر سفره نشسته بود بسیاری از خطاكاران و باجگیران و اشخاص دیگر آمدند و با عیسی و شاگردانش سر یک سفره نشستند. فریسیان این را دیده به شاگردان عیسی گفتند: «چرا استاد شما با باجگیران و خطاكاران غذا می‌خورد؟  عیسی سخن آنان را شنیده گفت: «بیماران به طبیب احتیاج دارند، نه تندرستان.  بروید و معنی این كلام را بفهمید: “من رحمت می‌خواهم نه قربانی” زیرا من نیامدم تا پرهیزكاران را دعوت كنم بلكه گناهكاران را.” 

انجیل متی 13-10: 9