پرش به محتوا

“پسر خدا” – این واژه را چگونه می توان درک کرد؟


در انجیل عیسی مسیح بارها با عنوان “پسر خدا” یاد می شود و این موضوع باعث جنجال های زیادی شده است. بسیاری از مردم بر این باورند که انجیل به دلیل همین عنوان تغییر کرده است.

موضوع تغییر کتاب مقدس طبق قرآن (اینجا بخوانید)، مطابق سنت (اینجا بخوانید) و با توجه به نقد علمی متون (اینجا بخوانید) مورد مطالعه قرار گرفته شده است و بر اساس این مطالعه و تحقیق،  نتیجه این است که انجیل تغییر نکرده است. اما، چگونه می توانیم کلمه ی “پسر خدا” را در کتاب مقدس درک کنیم؟

سوره ی الاخلاص در مورد خدای واحد حرف می زند:

“بگو اوست‏ خدای یگانه، خدای صمد [ثابت متعالى]، [كسى را] نزاده و زاده نشده است و هيچ كس او را همتا نيست.”    سوره ی الاخلاص

تورات نیز مانند سوره ی الاخلاص، در مورد تک بودن خدا حرف می زند. موسی اینگونه می گوید:

“«ای اسرائیل بشنو: خدای ما خداوند یکتاست. شما باید خداوند خدای خود را با تمام دل و تمام جان و تمام توان دوست بدارید.” تثنیه 6:4

پس واژه ی “پسر خدا” را چگونه می توان درک کرد؟

ما در این مقاله به این موضوع می پردازیم و تاریخچه و معنای آن را بررسی خواهیم کرد. پس از مطالعه این مبحث، ما نظر خود را در مورد کتاب انجیل و این اصطلاح خواهیم داشت.

واژه ی “پسر خدا” از کجا آمده است؟

“پسر خدا” یک اسم است و با آن فقط در انجیل روبرو نمی شویم. نویسندگان انجیل آن را به وجود نیاوردند. این اسم را مسیحیان نیز اختراع نکردند. ما این را می دانیم زیرا این نام برای اولین بار در مزامیر، مدتها قبل از زمان شاگردان مسیح یا مسیحیان استفاده شده است. این نام نخستین بار در سال 1000 قبل از میلاد توسط  داود نبی ذکر شده است. بیایید این آیه را باهم بخوانیم:

” چرا ملّتها شورش می‌کنند؟ چرا مردم بی‌جهت دسیسه می‌چینند؟ پادشاهان زمین قیام می‌کنند و حاکمان علیه خداوند و برگزیدهٔ او توطئه می‌نمایند. آنها می‌گویند: «بیایید زنجیر بندگیِ خداوند را پاره کنیم و خود را از قید و بند او آزاد سازیم.»  خداوند که در آسمان بر تخت خود نشسته است، به نقشه‌های ایشان می‌خندد. آنگاه از روی خشم آنها را سرزنش می‌نماید و با غضب خود آنها را به وحشت انداخته، می‌فرماید: «من پادشاهِ برگزیدهٔ خود را در صهیون، کوه مقدّس خود، بر تخت نشانده‌ام.»  پادشاه می‌گوید: «من فرمان خداوند را اعلام می‌کنم، او به من گفته است: “از امروز من پدر تو شده‌ام و تو پسر من هستی. تو از من بخواه و من تمام ملّتها را میراث تو می‌سازم و تمام زمین از آن تو خواهد بود. تو با عصای آهنین بر آنان حکمرانی خواهی کرد و مانند کوزهٔ کوزه‌ گران آنان را درهم خواهی شکست.”» اکنون ای پادشاهان، توجّه کنید و ای حکمرانان روی زمین، آگاه باشید. خداوند را با ترس و لرز خدمت کنید. در برابر او تعظیم کنید، مبادا خشم او برافروخته شده، شما را هلاک سازد. خوشا به حال کسانی‌ که به او پناه می‌برند. در برابر او تعظیم کنید،مبادا خشم او برافروخته شده، شما را هلاک سازد. خوشا به حال کسانی‌ که به او پناه می‌برند.”  کتاب مزامیر، فصل دوم

در اینجا ما مکالمه ی بین خداوند و کسی که توسط او مسح شده را می بینیم. در آیه ی 7 خداوند به او میگوید: “تو پسر من هستی و از امروز من پدر تو شده‌ ام”.  این در آیه ی 12 دوباره تکرار می شود: “پسر خود را ببوس”. خدا با او صحبت می کند و او را “پسر” می نامد. بدین ترتیب نام “پسر خدا” به وجود می آید. این اسم به چه کسی تعلق دارد؟ این به کسی تعلق دارد که مسح و تقدیس شده است. به عبارت دیگر، واژه ی “پسر” و “شخصی که مسح شده” در این مزمور به یک فرد اشاره می کند. کسی که مسح شده = مِسیاه و یا مِشیاه = مسیح = کریستوس یا خریستوس. بنابراین، نام “پسر خدا” و “مسیح” برای اولین بار در این مزمور ذکر شده است. این مزمور تقریبا  1000 سال قبل از آمدن عیسی مسیح نوشته شده است. با دانستن این موضوع، درک بهتری در مورد اتهامات علیه عیسی در روز محاکمه اش، خواهیم داشت. رهبران یهود از عیسی اینطور پرس و جو می کردند:

نام های عیسی: “پسر خدا” و دیگر اسامی

“همینکه هوا روشن شد مشایخ قوم، سران كاهنان و علمای یهود تشکیل جلسه دادند و عیسی را به حضور شورا آوردند و گفتند: «به ما بگو آیا تو مسیح هستی؟». عیسی جواب داد: «اگر به شما بگویم، گفتهٔ مرا باور نخواهید کرد و اگر سؤال بكنم، جواب نمی‌دهید. امّا از این به بعد پسر انسان به دست راست خدای قادر خواهد نشست». همگی گفتند: «پس پسر خدا هستی؟» عیسی جواب داد: «خودتان می‌گویید كه هستم». آنها گفتند: «چه احتیاجی به شاهدان دیگر هست؟ ما موضوع را از زبان خودش شنیدیم». آنها گفتند: «چه احتیاجی به شاهدان دیگر هست؟ ما موضوع را از زبان خودش شنیدیم.»”   انجیل لوقا 71-66: 22

بزرگان قوم یهود، از عیسی راجع به اینکه آیا او مسیح است یا نه، سوالاتی کردند (آیه ی 67). اگر از کسی بپرسم ‘آیا شما X هستید؟’، این بدان معنی است که من درک و فهمی در مورد X دارم. من فقط سعی می کنم تطابق X  با شخصی که با او صحبت می کنم، را تشخیص بدهم. رهبران یهود نیز به عیسی گفتند: “آیا تو مسیح هستی؟”. این بدان معنی است که آنها با واژه ی “مسیح” آشنا بودند. در آیه های بعد، می بینیم که آنها آن سوال را جور دیگری پرسیدند: “پس پسر خدا هستی؟”. آنها نامهای “مسیح” و “پسر خدا” را در یک تراز قرار دادند. این اسامی هم معنی هستند. (عیسی به آنها پاسخ می دهد:” پسر انسان”. این اسم در کتاب دانیال نبی نوشته شده است. ما الان آن را مورد بررسی قرار نمی دهیم؛ زیرا فعلا اسم “پسر خدا” را بررسی می کنیم.) چرا روحانیون دینی، این دو واژه را هم معنی می دانستند و اینگونه از آن استفاده کردند؟ آنها این اسامی را در کتاب مزامیر، فصل دوم که 1000 سال قبل از تولد عیسی نوشته شده بود، خوانده بودند. اگر عیسی “پسر خدا” نبود، “مسیح” هم نبود. این موضع رهبران و روحانیون یهودی بود. ما این را در متن می بینیم.

عیسی می تواند هم مسیح باشد و هم پسر خدا. پطرس، یکی از شاگردان عیسی، به این سؤال اینگونه پاسخ می دهد:

” وقتی عیسی به نواحی اطراف قیصریه فیلیپُس رسید، از شاگردان خود پرسید: «به نظر مردم پسر انسان کیست؟» آنها جواب دادند: «بعضی‌ها می‌گویند یحیی تعمید‌ دهنده است و عدّه‌ای می‌گویند: الیاس یا ارمیا و یا یكی از انبیاست.» عیسی پرسید: «شما مرا كه می‌دانید؟» شمعون پطرس جواب داد: «تو مسیح، پسر خدای زنده هستی.» آنگاه عیسی گفت: «ای شمعون پسر یونا، خوشا به حال تو! چون تو این را از انسان نیاموختی بلكه پدر آسمانی من آن را بر تو مكشوف ساخته است.»” انجیل متی 17-13: 16

پطرس، این دو اسم را در یک طراز قرار می دهد و آنها را هم معنی می داند. این طبیعی و نرمال است؛ زیرا چونکه هر دو اسم از کتاب مزامیر آمده است. همچنین می بینیم که عیسی می گوید که خداوند به پطرس این را مکشوف ساخته است. عیسی، “مسیح” است و به خاطر این هم، “پسر خدا” می باشد.

 اگر عیسی مسیح است، پس مسلما پسر خدا هم است؛ این دو از هم جدا نیستند.این یک مسئله بحث برانگیز است. هر دو نام از یک منبع مشابه آمده اند و معنای یکسانی دارند. نمی توان گفت دایره گرد نیست. یا اگر مربع است، نمی توان گفت که گرد است. اگر چیزی به شکل دایره است، مسلما گرد هم هست. گردی آن جزئی از خصوصیات دایره است. رابطه ی میان دو واژه ی “مسیح” و “پسر خدا” هم اینگونه است. همانگونه که قبلا گفتیم، عیسی هم “مسیح” است هم “پسر خدا”؛ همانطور که پطرس گفت نه مثل چیزی که رهبران قوم یهودی فکر می کردند.

معنی اسم “پسر خدا” چیست؟

معنی این اسم چیست؟ برای فهمیدن پاسخ این سوال، بیایید با هم ببینیم که انجیل چگونه شخصیت یوسف را تعریف می کند. او یکی از اولین شاگردان عیسی بود. با یوسف پیامبر دوران فرعون اشتباه نگیرید. کتاب انجیل این اسم را “فرزند تسلی دهنده و تشویق کننده” معنی کرده است:

” مثلاً یوسف كه رسولان او را برنابا یعنی تشویق كننده می‌نامیدند و از طایفهٔ لاوی و اهل قبرس بود، زمینی داشت. آن را فروخت و پولش را در اختیار رسولان گذاشت تا به نیازمندان بدهند.”     اعمال رسولان 37-36: 4

همانطور که دیدیم، “برنابا” یعنی “تشویق کننده”. آیا انجیل می گوید که پدر این شخص تشویق کننده است و به این دلیل به او این عنوان را می دادند؟ البته که نه!  “آسایش و تشویق” یک مفهوم انتزاعی است که توضیح آن دشوار است، اما در عین حال جنبه ای قابل مشاهده از زندگی یک شخص الهام بخش است. هر کس که به زندگی یوسف نگاه میکرد، آسایش و شوق را می دید و معنی “آسایش و تشویق” را می دانست. بنابراین، یوسف “پسر تشویق کننده و تسلی” است. او این شوق و آسایش را در زندگی اش داشت.

“خداوند را هیچکس هیچ وقت ندیده است” (انجیل یوحنا 1:18). به خاطر همین هم، درک شخصیت خداوند برای ما خیلی سخته. ما احتیاج داریم در زندگیمان کسی باشد که چگونگی شخصیت خداوند را برای ما نشان بدهد. اما این ممکن نیست؛ زیرا که خداوند روح است و دیدن او ناممکن. بنابراین، انجیل از اسامی” کلام خدا “و” پسر خدا “برای توضیح اهمیت زندگی و شخصیت عیسی مسیح استفاده می کند.

” كلمه انسان شد و در میان ما ساكن گردید. ما شكوه و جلالش را دیدیم، شكوه و جلالی شایستهٔ فرزند یگانهٔ پدر و پر از فیض و راستی. …  از فیض سرشار او، پیوسته بركات فراوانی یافته‌ایم؛ زیرا شریعت به وسیلهٔ موسی عطا شد، امّا فیض و راستی توسط عیسی مسیح آمد. کسی هرگز خدا را ندیده است، امّا آن فرزند یگانه‌ای كه در ذات پدر و از همه به او نزدیکتر است، او را شناسانده است.” انجیل یوحنا 18-16، 14: 1

چگونه فیض و حقیقت خدا را می بینیم؟ در زندگی عیسی. شاگردان به زندگی عیسی نگاه کردند و “فیض و حقیقت” خدا را دیدند. احکام موجود در قانون شریعت، نمی توانند این را به ما نشان دهند.

پسر … از جانب خدا می آید

نام “پسر خدا” به ما نشان می دهد که عیسی کیست. انجیل لوقا شجره نامه ی عیسی (از پدر تا پسر) که از آدم شروع می شود را، آغاز می کند. در پایان این شجره نامه آمده است:

” پسر انوش، پسر شیث، پسر آدم و پسر خدا ”    انجیل لوقا 3:38

در اینجا می بینیم که آدم، “پسر خدا” نامیده شده است. چرا؟ چونکه آدم پدر انسانی نداشته است؛ او از جانب خدا می آید. عیسی هم پدر نداشت؛ او را باکره ای به دنیا آورد. همانطور که در انجیل یوحنا نوشته شده است، عیسی ” از جانب خدا آمده است”.”پسر…” – مثالی از قرآن

قرآن نیز مثل انجیل از واژه ی “پسر” استفاده می کند:

“از تو مى ‏پرسند چه چيزى انفاق كنند [و به چه كسى بدهند]. بگو هر مالى انفاق كنيد، به پدر و مادر و نزديكان و یتیمان و مسکینان و به در راه‏مانده تعلق دارد و هر گونه نيكى كنيد البته خدا به آن داناست.”  سوره ی بقره، آیه ی 215

کلمه مسافران یا پسران مسافر و یا پسران راه. در زبان عربی به صورت “ابْنِ السَّبِيلِ” نوشته می شود. چرا؟ زیرا مترجمان و مفسران می دانستند که این کلمه به معنای واقعی کلمه به معنای “پسران جاده” نیست. بلکه این عبارتی است برای نشان دادن مسافر. کسانی که به شدت به جاده  وابسته هستند و عمرشان در جاده ها گذشته است.

واژه ی “پسر خدا” به چه معنایی نیست؟

کتاب مقدس  نیز از کلمه ی “فرزند خدا” به معنای واقعی کلمه استفاده نمی کند. در هیچ آیه ای از تورات، مزامیر و یا کتاب انجیل، که از نام “پسر خدا” استفاده کرده اند، بیان نمی کنند که خداوند مقاربت جنسی با یک زن داشته و در نتیجه پسری به دنیا آمده است.  این مشخصه شرک یونانی است؛ خدایان همسرانی داشتند. در کتاب مقدس چنین کلماتی وجود ندارد. این امکان پذیر نیست، زیرا عیسی از یک باکره به دنیا آمده است.

نتیجه:

همانطور که در اینجا خواندیم، در سال 750 قبل از میلاد، اشعیای نبی در مورد اینکه روزی از خداوند نشانه ای خواهد آمد، پیشگویی کرده بود:

” پس در این صورت خداوند خودش به شما علامتی خواهد داد و آن این است که باکره- واژهٔ عبری که در اینجا بکار برده شده است، معادل «دختر جوانی» می‌باشد. این واژه در عبری اشاره دارد به هر دختری که آمادهٔ ازوداج می‌باشد. عبارت «باکره» مذکور در حامله شده پسری خواهد زایید که نامش عمانوئیل یعنی «خدا با ماست» خواهد بود.”  کتاب اشعیای نبی 7:14

پسر باکره پدر ندارد. همانطور که در اینجا می بینیم، فرشته ی جبرئیل به مریم گفت: این اتفاق خواهد افتاد، زیرا “قدرت خداوند متعال سایه افکنده خواهد شد ( به روی مریم).” این نتیجه رابطه ی نامقدس مریم با خدا نیست. چون اگر اینطور بود، این کفر به حساب می آمد. این پسر مقدس خواهد بود و او به روش خاصی متولد خواهد شد. عیسی مستقیماً از جانب خدا خواهد آمد و بدون برنامه و تلاش انسان خواهد آمد. همانطور که از دهانمان کلمه ای خارج می شود، عیسی هم به از پیش خدا به این دنیا خواهد آمد. این به این معناست، که مسیح پسر خدا و در عین حال کلام خدا است.