حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) درست قبل از دستگیری و محکومیت خود، گفتگوی طولانی با شاگردان خود داشت. یوحنا، یکی از شاگردان، در این سخنرانی حضور داشت – او آن را در انجیل خود ثبت می کند. عیسی (علیه السلام) به شاگردانش وعده داد که «روح حق» پس از رفتن او خواهد آمد. این سؤال به طور طبیعی مطرح می شود – این “روح حقیقت” کیست؟
جنجال توسط احمد دیدات افزایش یافت
این موضوع بحثهایی را برانگیخته است، زیرا برخی از منتقدان بلندپایه* مانند احمد دیدات، گفتهاند که کسی جز حضرت محمد (ص) نیست. من نیز مانند بسیاری از شما، این را از او و از دیگران تحت تأثیر او شنیده ام. من فکر می کنم همه ما باید در مورد این سوال به نتیجه گیری خودمان برسیم. با این حال، ما باید این کار را از منظر آگاهانه انجام دهیم، نه صرفاً به این دلیل که یک شخص معروف آن را آموزش می دهد
ما باید بررسی کنیم که حضرت عیسی (علیه السلام) چگونه این «روح حق» را در این گفتار که توسط یوحنا ثبت شده است، توصیف کرده است. این تنها داده ای است که همه مردم از جمله دیدات دارند. این گفتمان در اینجا برای خواندن در دسترس شما است، و ارزش آن را دارد که به طور کامل این زمینه را درک کنید. من نکات برجسته گفتمانی را که مستقیماً به روح حقیقت می پردازدبازگو میکنم. عیسی (ع) این «روح الحق» را که می آید چگونه توصیف می کند؟
تعلیم عیسی (ع) در مورد روح الحق
و من از پدر خواهم خواست و او مدافعی دیگر به شما خواهد داد که همیشه با شما باشد، یعنی روحِ راستی که جهان نمیتواند او را بپذیرد، زیرا نه او را میبیند و نه میشناسد؛ امّا شما او را میشناسید، چرا که نزد شما مسکن میگزیند و در شما خواهد بود. شما را بیکس نمیگذارم؛ نزد شما میآیم. پس از اندک زمانی جهان دیگر مرا نخواهد دید، امّا شما خواهید دید، و چون من زندهام، شما نیز خواهید زیست
یوحنا ۱۴: ۱۶-۱۹
عیسی مسیح (علیه السلام) «روح الحق» را چنین توصیف می کند
جهان نمی تواند او را ببیند یا بشناسد. و
او “در” شاگردان زندگی خواهد کرد
این توصیفات شبیه یک فرد با بدن فیزیکی به نظر نمی رسد، زیرا هر کسی می تواند یک بدن فیزیکی را ببیند. از سوی دیگر، این روح حقیقت دیده نمی شد . همچنین، برای یک پیامبر انسانی با بدن فیزیکی غیرممکن به نظر می رسد که در افراد دیگر، از جمله شاگردان، زندگی کند. اما اجازه دهید گفتار عیسی (علیه السلام) را ادامه دهیم
این چیزها را زمانی به شما گفتم که هنوز با شما هستم. امّا آن مدافع، یعنی روحالقدس، که پدر او را به نام من میفرستد، او همه چیز را به شما خواهد آموخت و هرآنچه من به شما گفتم، به یادتان خواهد آورد
یوحنا ۱۴: ۲۵-۲۶
پس این روح الحق به حواریون تعلیم می داد، و هر آنچه را که حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) تعلیم داده بود به آنها یادآوری می کرد
امّا چون آن مدافع که از نزد پدر برای شما میفرستم بیاید، یعنی روحِ راستی که از پدر صادر میشود، او خودْ دربارۀ من شهادت خواهد داد، و شما نیز شهادت خواهید داد، زیرا از آغاز با من بودهاید
یوحنا ۱۵: ۲۵-۲۶
با این حال، من به شما راست میگویم که رفتنم به سود شماست. زیرا اگر نروم، آن مدافع نزد شما نخواهد آمد؛ امّا اگر بروم او را نزد شما میفرستم. چون او آید، جهان را مجاب خواهد کرد که به لحاظ گناه و عدالت و داوری، تقصیرکار است. به لحاظ گناه، زیرا به من ایمان نمیآورند. به لحاظ عدالت، زیرا نزد پدر میروم و دیگر مرا نخواهید دید. و به لحاظ داوری، زیرا رئیس این جهان محکوم شده است.
بسیار چیزهای دیگر دارم که به شما بگویم، امّا اکنون یارای شنیدنش را ندارید. امّا چون روحِ راستی آید، شما را به تمامی حقیقت راهبری خواهد کرد؛ زیرا او از جانب خود سخن نخواهد گفت، بلکه آنچه را میشنود بیان خواهد کرد و از آنچه در پیش است با شما سخن خواهد گفت. او مرا جلال خواهد داد، زیرا آنچه را از آنِ من است گرفته، به شما اعلام خواهد کرد. هرآنچه از آنِ پدر است، از آنِ من است. از همین رو گفتم آنچه را از آنِ من است گرفته، به شما اعلام خواهد کرد
یوحنا ۱۶: ۷-۱۵
در اینجا می بینیم که روح حقیقت برای شاگردان فرستاده می شود و شاگردان را راهنمایی می کند. در واقع، به آنها میگوید که در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. در مقاله ی نشانه تورات میخوانید که این توانایی، نشانه ای بود که موسی (ع) داد تا مردم بدانند که آیا کسی پیامبر واقعی است یا خیر
آیا دیدات درست گفته است؟ آیا حضرت محمد (ص)، روح موعود حق است؟
با تمام این اوصاف نمی توانم این را در مورد حضرت محمد (ص) مصداق ببینم. از این گذشته، حضرت محمد (ص) بدنی جسمانی داشت و از این رو مردم او را می دیدند – حتی کسانی که او را قبول نداشتند (مثلاً قریش در مکه). از آنجایی که حضرت محمد (ص) ۶۰۰ سال یا بیشتر بعد از حواریون عیسی (ع) آمده است، مسلماً حضرت محمد (ص) نه از شاگردان عیسی (ع) بود، نه پیامبر (ص) نزد حواریون مبعوث شد و نه آنها را آموزش داد و راهنمایی کرد. در حالیکه وعده داده شده است که “روح حقیقت” همه این کارها را انجام دهد
وقتی تمام دلایلی را که دیدات به کار می برد تا ما را متقاعد کند که «روح الحق» همان حضرت محمد(ص) است را می خوانم و با دقت مطالعه می کنم، متوجه می شوم که آنها نیمه حقیقت هستند و به طور دقیق بیانگر گفتمان عیسی (ع) نیستند. . همانطور که به مطالعه نوشتههای او ادامه دادم، دریافتم که او اگرچه غیرت زیادی دارد، اما اغلب از حقایق یا تحریف استفاده میکند. شما ممکن است غیر از این فکر کنید، و این موضوع اصلی این مقاله نیست، اما من نوشته های او را غیرقابل اعتماد دانستم
و یقیناً در مورد تشخیص اینکه روح الحق کیست، از این نکات به نظرم نمی رسد که منظور حضرت محمد (ص) باشد. غیرت بزرگ دینی بر حقایق آشکار غلبه نخواهد کرد
روح حقیقت کیست؟
اما «روح حقیقت» کیست؟ اگر کتاب اعمال رسولان را که ادامه انجیل لوقا است و به حوادث اصحاب عیسی (علیه السلام)، بلافاصله پس از غیبت عیسی (علیه السلام) می پردازد، بخوانیم، جواب این سوال آشکار می شود. در اینجا می خوانیم که عیسی (علیه السلام) درست قبل از عروج به بهشت چه کرده و گفته است (در قطعه ی زیر منظور از “او” که از او صحبت می شود عیسی علیه السلام است و یوحنای ذکر شده حضرت یحیی علیه السلام است)
یک بار در حین صرف غذا بدیشان امر فرمود که: «اورشلیم را ترک مکنید، بلکه منتظر آن وعدۀ پدر باشید که از من شنیدهاید. زیرا یحیی با آب تعمید میداد، امّا چند روزی بیش نخواهد گذشت که شما با روحالقدس تعمید خواهید یافت
پس چون گرد هم آمده بودند، از او پرسیدند:خداوندا، آیا در این زمان است که پادشاهی را به اسرائیل باز خواهی گردانید؟ عیسی پاسخ داد: بر شما نیست که ایام و زمانهایی را که پدر در اختیار خود نگاه داشته است بدانید؛ امّا چون روحالقدس بر شما آید، قدرت خواهید یافت و شاهدان من خواهید بود، در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامِرِه و تا دورترین نقاط جهان
عیسی پس از گفتن این سخنان، در حالی که ایشان مینگریستند، به بالا برده شد و ابری او را از مقابل چشمان ایشان برگرفت
اعمال ۱: ۴-۹
در اینجا می بینیم که درست قبل از خروجش دوباره از آمدن «روح القدس» صحبت می کند. سپس، در بخش بعدی، بعد از گذشت تنها چند روز پس از خروج عیسی (علیه السلام) به بهشت، می خوانیم که (آنان)، اصحاب عیسی هستند و پنطیکاست جشنی است که ۵۰ روز پس از عید فصح واقع شده است. – برای توضیح بیشتر به نشانه موسی مراجعه کنید
چون روز پِنتیکاست فرا رسید، همه یکدل در یک جا جمع بودند که ناگاه صدایی همچون صدای وزش تندبادی از آسمان آمد و خانهای را که در آن نشسته بودند، به تمامی پر کرد. آنگاه، زبانههایی دیدند همچون زبانههای آتش که تقسیم شد و بر هر یک از ایشان قرار گرفت. سپس همه از روحالقدس پُر گشتند و آنگونه که روح بدیشان قدرت تکلّم میبخشید، به زبانهای دیگر سخن گفتن آغاز کردند
در آن روزها، یهودیانِ خداترس، از همۀ ممالک زیر آسمان، در اورشلیم به سر میبردند. چون این صدا برخاست، جماعتی گرد آمده، غرق شگفتی شدند، زیرا هر یک از ایشان میشنید که آنان به زبان خودش سخن میگویند. پس حیران و بهتزده، گفتند: «مگر اینها که سخن میگویند جملگی اهل جلیل نیستند؟ پس چگونه هر یک میشنویم که به زبان زادگاه ما سخن میگویند؟ پارتها و مادها و عیلامیان، مردمان بینالنهرین و یهودیه و کاپادوکیه و پونتوس و آسیا و فْریجیه و پامفیلیه و مصر و نواحی لیبی متصل به قیرَوان و نیز زائران رومی (چه یهودی و چه یهودیشده)؛ و همچنین مردمان کْرِت و عربستان – همه میشنویم که اینان به زبان ما مدح اعمال عظیم خدا را میگویند.» پس همگی متحیر و سرگشته از یکدیگر میپرسیدند: معنی این رویداد چیست؟
اعمال رسولان ۲: ۱-۱۲
بنابراین در اینجا می خوانیم که “روح خدا” بر هر یک از شاگردان آمد و آنها توانستند به طور معجزه آسایی به زبان های دیگر صحبت کنند. همانطور که اعمال رسولان را می خوانید خواهید دید که روح القدس به هدایت و رهبری شاگردان ادامه می دهد
این توضیح با تمام جزئیاتی که عیسی (علیه السلام) در گفتار خود برای روح الحق بیان کرده است، مطابقت دارد. اما پیامدها و شاید سوالات بیشتری برای ما ایجاد کند. اجازه دهید ابتدا به برخی مفاهیم بپردازیم
روح الحق و نوشته های حواریون حضرت عیسی مسیح (ع)
اولاً میگوید که اصحاب عیسی (علیهالسلام) از این نقطه به بعد توسط روحالقدس مقیم بودند. و این را در اقدامات بعدی آنها و در نوشته هایشان می بینید. مثلا
امّا روح، آشکارا میگوید که در زمانهای آخر، برخی از ایمان رویگردان شده، از ارواح گمراهکننده و تعالیم دیوها پیروی خواهند کرد
اول تیموتائوس ۱:۴
او این را به نیروی آیات و معجزات، یعنی به نیروی روح خدا انجام داده است، آنگونه که از اورشلیم تا ایلیریکوم دور زده، به انجیل مسیح به کمال، بشارت دادم
رومیان ۱۵: ۱۹
آنگاه فرشته به من گفت: «بنویس: خوشا به حال آنان که به ضیافت عروسی آن بَره دعوت میشوند.» و افزود: «اینها کلام راستین خدایند!» در این لحظه بود که به پایش افتادم تا او را بپرستم. امّا او به من گفت: «مبادا چنین کنی! چون من نیز همچون تو و برادران تو که شهادت عیسی را نگاه میدارند، غلام اویم. خدا را بپرست! زیرا شهادت عیسی، روح نبوّت است
مکاشفه ۱۹: ۹-۱۰
این نوشته های اصحاب عیسی (علیه السلام) در عهد جدید است، به وضوح اقتدار و وابستگی آنها را به روح حق نشان می دهد. در اولین قسمت بالا، روح یک پیشگویی به نویسنده می دهد، در مورد آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد (ترک جهانی خیر و پیروی از شر). در مورد دوم، نویسنده به معجزاتی که خودش میتوانست به وسیله روح در شهادتش به انجیل عیسی (یا عیسی علیه السلام) انجام دهد، تکیه میکند. در آخر، نویسنده فرشته ای توانا را در رؤیا می بیند و وسوسه می شود که فرشته را پرستش کند، اما فرشته به او می گوید که فقط خدا را پرستش کند و سپس می گوید که این رؤیا به وسیله “روح نبوت” انجام می شود. و درباره عیسی (علیه السلام) است
نشانه هایی از حضرت عیسی (ع)
اینها همان شاخص هایی بود که عیسی (علیه السلام) در گفتار خود درباره آنچه که روح الحق انجام خواهد داد بیان کرد. این روح ساکن می شود و شاگردان عیسی را راهنمایی می کند تا پیامبر شوند و مردم را هدایت کنند
این یکی از دلایل مهمی است که چرا باید نوشته حواریون عیسی (ع) در عهد جدید را بسیار جدی بگیریم. این روح الحقیقت الهام بخش نوشته های آنها بود و بنابراین ما باید آنها را به همان اندازه که پیشگویی های موسی در تورات را جدی می گیریم جدی بگیریم. وعده مستقیمی که عیسی (علیه السلام) در گفتار خود داد این بود که این روح «آنچه را که من (عیسی) به شما گفتم به آنها یادآوری می کند». اگر اینطور است باید به نوشته های این اصحاب گوش فرا داد
روح حق و همه پیروان انجیل
دومین دلالت ظهور روح الحق این است که او نه تنها به اصحاب عیسی (علیه السلام) الهام کرد، بلکه در همه کسانی که به انجیل اعتماد دارند، ساکن است. و این سکونت زندگی ما را تغییر خواهد داد. توجه کنید آیات زیر در این باره چه می گوید
و شما نیز در او جای گرفتید، آنگاه که پیامِ حقیقت، یعنی بشارتِ نجات خود را شنیدید؛ و در او نیز چون ایمان آوردید، با روحالقدسِ موعود مُهر شدید
افسسیان ۱۳:۱امّا ثمرۀ روح، محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، فروتنی و خویشتنداری است. هیچ شریعتی مخالف اینها نیست
غلاطیان ۵: ۲۲-۲۳
وعده روح، تنها الهام بخشیدن به اصحاب عیسی (علیه السلام) نبود، بلکه این بود که همه پیروان انجیل با همان روح حق مهر شوند. این به این دلیل است که زندگی ما به جای آنچه که معمولاً بر زندگی ما حاکم است: اختلاف، حسادت، حرص، حسادت، خشم، شهوت و عدم کنترل، با میوه روح مشخص شود. من می توانم از تجربه شخصی خودم بگویم که روح حقیقت من را از درون تغییر داد، بنابراین اعمال بیرونی من در نتیجه ی تغییر درونی من تغییر کردند. به راستی که این یکی از برکات بزرگ انجیل و یکی از دلایل بشارت بودن آن است
روح حقیقت در آغاز
هنگامی که ما به دنبال بینش بیشتر در مورد روح القدس هستیم، متوجه می شویم که او از همان آغاز تورات نقش مهمی را ایفا می کند. در آفرینش همه چیز، در آیات اول تورات می خوانیم که
در آغاز، خدا آسمانها و زمین را آفرید. زمین بیشکل و خالی بود، و تاریکی بر روی ژرفا؛ و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت
پیدایش ۱: ۱-۲
پس روح حتی در خلقت هم وجود داشت
بنابراین این یک سوال مهم را ایجاد می کند. چگونه این روح خدا یا روح حقیقت را درک کنیم؟ این یک راز بزرگ است، اما شاید درک مشترک از قرآن به ما کمک کند. بسیاری قرآن را کلام ابدی خداوند از ازل گذشته می دانند. بر حضرت محمد (ص) نازل شد، اما همیشه وجود داشته و هرگز خلق نشده است. شاید به گونه ای مشابه، روح خدا (که از تورات می دانیم در آغاز خلقت حضور داشته است) یک ذات ابدی و غیر مخلوق است که از خدا سرچشمه می گیرد. کتابها این را به تفصیل توضیح نمی دهند، بنابراین می تواند یکی از این اسراری باشد که فقط خدا می داند
من و احتمالاً شما نیز افرادی را می شناسیم که برای حفظ قرآن زحمت کشیده اند تا این کلام با آنها همراه شود. اگر روح حقیقت همانگونه است که در بالا استنباط شد، و او همچنین می تواند «در» ما باشد تا ما را تغییر دهد تا زندگی ما میوه مشخص شده توسط کلام خدا را به نمایش بگذارد – آیا این یک برکت بزرگ نخواهد بود؟ یکی که ارزش زیادی دارد؟ شاید باید در مورد اهمیت «روح حقیقت» که وعده داده شده «در» ما بیاید، و آنچه می تواند برای ما معنی داشته باشد، فکر کنیم
نظرات خود را برای من در باره ی این مقاله به اشتراک بگذارید
While I would tend to believe that this is referring to the Holy Spirit, it makes no sense based on the “Christian” descriptions of it. Indeed, the Holy Spirit is supposedly inside them and guides them, but what Jesus is talking about is REVELATION. He says he has a lot of things to tell them but the PEOPLE aren’t ready for it yet. It simply wasn’t the time or place for it.
As Muslims we believe the Holy Spirit is the Angel of Revelation, Gabriel. See how much sense that makes? Christians generally confuse the Spirit of the Lord with the Holy Spirit. A simple test to prove my point? What is one thing the “Christian” Holy Spirit has revealed in the last 2000 years that Jesus pbuh did not.
Sorry if i come off as rude
Hi. Thanks for your comment/question. And honestly I did not take you as being rude. You are honestly arguing a point – that is the way we all learn.
I prefer not to position the discussion with a ‘Muslim’ view or a ‘Christian’ view. This is because there are so many variants of these views that it is really hard to categorize them. And at the end of the day, you and I are concerned with ‘truth’ irregardless of what camp or label is attached to it. To your question, here is a simple quote from one of Paul’s epistles where he ascribes revelation directly to the Spirit apart from Jesus (PBUH) and then from John
This is repeated (“what the Spirit says”…) many times followed by some teaching in this book. So it is not hard to find teachings/sayings not coming from Jesus that come from the Spirit.
But to your point that the role of the ‘Spirit’ is only revelation (I think we agree that it included revelation but was it that only?). Here are some passages that teach a wider role.
These passages show that the Spirit is/was involved in (in addition to revelation): giving os spiritual gifts to people – including the gift of doing miracles, cleansing of our conscience, writing the law of God into our hearts (rather than just revealing it), participated in the resurrection of Jesus. So there is ample evidence to show that the role of the Spirit goes beyond revelation.
Some food for thought.
I’m sometimes eh about the writings of Paul. Indeed, when the Prophet pbuh was asked about who corrupted the Bible he responded by saying there were Kings after the time of Isa pbuh who put their hands to it. Also, from my research, the teachings of Paul sometimes vary greatly from the teachings of Christ. While it is possible the Bible has GENERALLY stayed in tact, there are a lot of sketchy translations in the Bible, and the the teachings of Paul create contradictions
And I will ask the Father, and he will give you another Advocate,[g] to be with you forever.
But the Advocate,[i] the Holy Spirit, whom the Father will send in my name, will teach you everything, and remind you of all that I have said to you. 27 Peace I leave with you; my peace I give to you.
12 “I have much more to say to you, more than you can now bear. 13 But when he, the Spirit of truth, comes, he will guide you into all the truth. He will not speak on his own; he will speak only what he hears, and he will tell you what is yet to come. 14 He will glorify me because it is from me that he will receive what he will make known to you. 15 All that belongs to the Father is mine. That is why I said the Spirit will receive from me what he will make known to you.”
There are very clear oddities going on here. He says he will ask the Father to send ANOTHER Spirit, not THE Spirit. Yet he calls this other Spirit as the Holy Spirit? So which is it, since we assume there isn’t more than one Holy Spirit. If the words “Holy Spirit” did not exist in the second quote, these passages describe Muhammad pbuh down to a tee. So whats going on? Jesus says he has to go away for the Spirit to come, but the Holy Spirit was present at his Baptism. Im not saying I have the solution, so I was hoping you could comment on this.
Also, this Website is great, very unbiased. I would add that while I’ve read the articles pertaining to the Qurans comments on the Gospels, I disagree. The Quran states that it takes priority of the other books. While the Prophet didn’t mind Jews/Christians reading the Bible, he became annoyed when Muslims did it. Also we know of the John 5:7 Trinity line that was fabricated into the Bible, so someone can clearly change it. Regardless, I think you know the biggest problem with the Bible is how badly the world interprets it, not really the content itself. I think this is what the Prophet felt, and because the Quran is just Allah speaking, it is very clear
Personal question? Do you believe the Prophet Muhammad pbuh is a messenger of God?
Hey, thanks for your thoughtful comments. It makes good dialogue possible. I understand about your reticence of Paul which is why I included quotes from non-Pauline books like Hebrews and Revelation (John is the author of that) and 1 Peter. (I personally do not struggle with Paul but I know that many from Muslim tradition do). Now to understand the John passage that you quote. Actually though you quoted it, you referred to it incorrectly. Jesus says “I will send another Advocate…” You then quoted it with Jesus saying “I will send another Spirit…” (Look carefully and you will see you missed it). When you read it as “another spirit…” as you do then you get the oddities that you describe, wondering how many Spirits there are if there is another one. If you read it (crrectly) as “Another Advocate…” it is quite plain. Jesus is the first advocate and the Spirit is the other. There are two advocates: Jesus and the Spirit, but there is only one Spirit. This plain reading makes sense of the whole passage. In the verses just before your quote starts Jesus says
So the context of the ‘another advocate’ is that Jesus is going away. He is departing and this is making the disciples sad and confused. So he is comforting them by saying that they should not worry about his departure because another advocate will come – the Spirit. Try reading the whole chapter of John 16 with from that viewpoint and you will see that the oddities disappear and it makes perfect sense.
You are absolutely correct about 1 John 5:7. But we know about this verse precisely because we have so many manuscripts and they are very ancient and none of them have this verse in it. Erasmus was the Greek scholar who in the 1500’s made the first modern Greek text of the New Testament. He knew from his sources that it should not be in. But the verse was in traditional Latin texts (not Greek) and since people were used to seeing it there Erasmus was under great pressure to keep it in. But the text is reliable and must surely be treated that way. From my reading, I have come across evidence of similar kinds of editing in the Qu’ran, but I do think that the text of it is still very well preserved.
Re. Prophet Muhammad (PBUH). I find that many times in the Qur’an he calls himself a ‘warner’ (ex. I am but a warner, and a bringer of glad tidings to whose who have faith – Surah 7:188). So I see him more on along the lines of a Warner.
Re. interpretation. You are (again) correct though that it is the interpretation that is the biggest difficulty. But I do not see internpretation problems limited to the Bible. Do the Sunnis and the Shi’ites not have the same Qur’an? Is not the (big) differences in their interpretations? The challenge for everyone is to try to come at the text and let it speak for itself without imposing our prior views on it. I know that this is hard because I have seen it in my with the Bible and have had to ask myself at times why I get a certain intrepretation from a certain passage. I think if we recognize our own tendencies to want to ‘cheat’ in this way, and expose our interpretation to others who may not come from our perspective then we can sharpen our own interpretation.
Hey, thanks for your comments but now I have almost written a full article and should sign off until later.
I highly recommend this article
http://www.islamreligion.com/articles/201/
Am a christian who has red Koran and Islamic hadiths especially Sahih bukhari and Abu Dawuud: From the hadiths i can conclude that Mohammed was not a messenger of God but was good teacher and all morals in Islamic world are good(there are many good things he did and i respect him for that) however:
1.sleeping with his slaves then receiving revelations to justify that ?
2.thighing of Aisha before consummation of the the marriage at 9 years,remember he married her at 6yrs, from six 6-9 he used thigh her up to masturbation point and Aisha has narrated removing semen from the prophet clothes so many times?
3.marriage to his adopted son wife then receiving revelations ,something that was immoral even in pre-islamic world?
4.which prophet raided people with arms and club in the name of holy war ?
All these are from the hadiths look at this one about angel Gabriel : and ask yourself which angel of God can do this till his head is covered with dust and holding weapons?
Narrated `Aisha:
When Allah’s Messenger (ﷺ) returned on the day (of the battle) of Al-Khandaq (i.e. Trench), he put down his arms and took a bath. Then Gabriel whose head was covered with dust, came to him saying, “You have put down your arms! By Allah, I have not put down my arms yet.” Allah’s Messenger (ﷺ) said, “Where (to go now)?” Gabriel said, “This way,” pointing towards the tribe of Bani Quraiza. So Allah’s Messenger (ﷺ) went out towards them .
Narrated Ibn `Abbas:
The Prophet (ﷺ) said on the day (of the battle) of Badr, “This is Gabriel holding the head of his horse and equipped with arms for the battle.