وقتی فیلم “نوح” در سال 2014 منتشر شد، هیاهو و جنجال زیادی بوجود آورد. منتقدان خط داستانی را به دلیل پیروی نکردن از روایت کتاب مقدس زیر سوال بردند. در جهان اسلام، چندین کشور این فیلم را به دلیل تصویری بصری یک پیامبر که در اسلام اکیداً ممنوع است، ممنوع کردند. اما این مسائل در مقایسه با یک بحث بسیار عمیق تر و طولانی تر، جزئی هستند.
آیا واقعاً چنین سیل جهانی اتفاق افتاده است؟ این سوالی است که ارزش پرسیدن دارد.
فرهنگ های متعدد در سراسر جهان افسانه های یک سیل بزرگ را در گذشته خود حفظ کرده اند. هیچ افسانه ای قابل مقایسه در مورد بلایای دیگر مانند زلزله، آتشفشان، آتش سوزی یا طاعون در بسیاری از فرهنگ های پراکنده مانند این گزارش های سیل وجود ندارد. بنابراین شواهد انسان شناسی برای خاطرات یک سیل جهانی گذشته وجود دارد. اما آیا امروزه شواهد فیزیکی وجود دارد که نشان دهد طوفان نوح در گذشته اتفاق افتاده است؟
.قدرت سیل در پدیده ی سونامی دیده می شود
بیایید فرض کنیم که طوفان نوح رخ دهدل است، اگر چنین سیلی رخ می داد، چه بلایی سر زمین می آورد. مطمئناً، همچان سیلی شامل مقدار غیرقابل تصوری از آب است که با سرعت و اعماق زیاد در فواصل قاره ای حرکت می کند. مقادیر زیادی آب که با سرعت بالا حرکت می کنند دارای انرژی جنبشی زیادی هستند (KE=½* جرم*سرعت2). به همین دلیل است که سیل ها بسیار ویرانگر هستند. تصاویری را از سونامی 2011 که ژاپن را ویران کرد در نظر بگیرید. در آنجا شاهد آسیب های گسترده ای بودیم که باعث آن انرژی جنبشی آب بود. سونامی به راحتی اجسام بزرگ مانند اتومبیل، خانه و قایق را برداشت و حمل کرد. حتی رآکتورهای هسته ای را در مسیر خود فلج کرد
رسوبات و سنگهای رسوبی
بنابراین، هنگامی که سرعت آب افزایش مییابد، رسوبات بزرگی را با خود حمل میکند. با افزایش سرعت آب، ذرات خاک، سپس ماسه، سپس سنگ ها و حتی تخته سنگ ها به جریان آب میپیوندند
به همین دلیل است که رودخانه های متورم و پرآب قهوه ای رنگ هستند. آنها رسوبات (خاک و سنگ) را از سطوحی که از روی آنها عبورمیکنند جمع آوری میکنند
هنگامی که جریان آب شروع به کند شدن می کند و انرژی جنبشی خود را از دست می دهد، کم کم این رسوبات را رها می کند. این رسوبات به شکل لایه لایه روی هم جمع میشوند و در نتیجه نوعی سنگ – سنگ رسوبی خاص ایجاد میشود
سنگ های رسوبی که در تاریخ شکل گرفته است
به راحتی می توانید سنگ ها ی رسوبی را به خاطر لایه لایه بودنشان شخیص دهید. شکل زیر لایه های رسوبی با ضخامت حدود 20 سانتی متر (از نوار اندازه گیری) را نشان می دهد که در طول سونامی ویرانگر 2011 در ژاپن رسوب کرده اند.
پس از فروکش کردن سیل و بازگشت همه چیز به حالت عادی، نشانه های سیل در این سنگ های رسوبی باقی می ماند
بنابراین، آیا سنگهای رسوبی ای هستند که به ابن سیل جهانی که کتاب مقدس ادعا میکند رخ داده است را تایید کنند؟ اگر به اطراف نگاه کنید خواهید دید که سنگ های رسوبی به معنای واقعی کلمه سیاره ما را می پوشاند. شما می توانید این نوع سنگ های لایه ای را در مسیرهای برش بزرگراه مشاهده کنید. تفاوت این سنگ رسوبی در مقایسه با لایه های تولید شده توسط سونامی ژاپن، اندازه بسیار بزرگ آن است. چند عکس گرفته شده از سنگ های رسوبی را در نظر بگیرید که من در سفر هایم تهیه کرده ام
لایه های رسوبی در سراسر جهان
درنظر بگیرید که سونامی ای باعث ویرانی در ژاپن شد، اما لایههای رسوبی ای که بر جا گذاشت بر حسب سانتیمتر اندازهگیری شدند و تا چند کیلومتری به داخل خشکی گسترش یافتند. پس چه چیزی باعث شد که تشکیلات رسوبی غول پیکر و در سطح قاره تقریباً در سراسر کره زمین (از جمله در کف اقیانوس) یافت شوند؟ اینها به صورت عمودی در صدها متر و به صورت جانبی در هزاران کیلومتر اندازه گیری می شوند. آب متحرک این اقشار عظیم را در مقطعی در گذشته ساخته است. آیا این سنگ های رسوبی می توانند نشانه طوفان نوح باشند؟
رسوب سریع سازندهای رسوبی
هیچ کس استدلال نمی کند که سنگ های رسوبی با وسعت غیرقابل باوری سیاره را می پوشاند. این پرسش بر این موضوع متمرکز است که آیا یکی از رویدادها، یعنی طوفان نوح، بیشتر این سنگهای رسوبی را فرو ریخته است؟ از طرف دیگر، آیا مجموعه ای از رویدادهای کوچکتر (مانند سونامی 2011 در ژاپن)، آنها را در طول زمان ایجاد کرد؟ شکل زیر این مفهوم دیگر را نشان می دهد.
در این مدل از تشکیل رسوبی (به نام نئو فاجعه گرایی)، فواصل زمانی زیاد، مجموعه ای از رویدادهای رسوبی با تاثیر زیاد را جدا می کند. این رویدادها لایه های رسوبی را به لایه های قبلی اضافه می کنند. بنابراین، با گذشت زمان، این رویدادها تشکیلات عظیمی را میسازند که امروزه در سراسر جهان میبینیم
تشکیل خاک و اقشار رسوبی
آیا شواهدی داریم که به ما در ارزیابی بین این دو مدل کمک کند؟ تشخیص آن چندان سخت نیست. در بالای بسیاری از این سازندهای رسوبی، میتوان مشاهده کرد که لایههای خاک تشکیل شدهاند
.بنابراین تشکیل خاک یک شاخص فیزیکی و قابل مشاهده از گذشت زمان پس از رسوب گذاری است
بیوتورباسیون کف دریا و سنگهای رسوبی
حیات اقیانوسی همچنین طبقات رسوبی تشکیل دهنده کف اقیانوس را با نشانه هایی از فعالیت آنها مشخص می کند. کرمچاله ها، تونل های صدف و سایر نشانه های حیات (معروف به بیوتوروباسیون) نشانه های گویایی از زندگی ارائه می دهد. از آنجایی که بیوتورباسیون کمی زمان می برد، حضور آن نشان دهنده گذر زمان از زمان خواباندن طبقات است
خاک و بیوتورباسیون؟ سنگ ها چه می گویند؟
با استفاده از این بینشها، میتوانیم شواهدی مبنی بر تشکیل خاک یا آشفتگی زیستی در این مرزهای لایههای «گذر زمان» جستجو کنیم. به هر حال، نئو فاجعه گرایی می گوید که این مرزها برای دوره های قابل توجهی در خشکی یا زیر آب قرار داشته اند. در آن صورت، باید انتظار داشته باشیم که برخی از این سطوح دارای شاخص های خاک یا بیوتورباسیون باشند. هنگامی که سیلهای بعدی این سطوح مرزی زمانی را مدفون میکردند ، خاک یا بیوتورباسیون نیز مدفون میشد. به عکس های بالا و پایین دقت کنید. آیا شواهدی مبنی بر تشکیل خاک یا بیوتورباسیون در لایه ها مشاهده می کنید؟
در عکس بالا یا عکس زیر هیچ مدرکی دال بر لایه های خاک یا بیوتورباسیون وجود ندارد. با مشاهده عکس پرده هامیلتون، هیچ مدرکی مبنی بر هرگونه آشفتگی زیستی یا تشکیل خاک در لایه ها مشاهده نخواهید کرد. ما تشکیلات خاک را فقط در سطوح بالایی می بینیم که نشان دهنده گذشت زمان تنها پس از رسوب آخرین لایه است. از فقدان هر گونه شاخص زمانی مانند خاک یا بیوتورباسیون در لایه های طبقات به نظر می رسد که لایه های زیرین تقریباً همزمان با لایه بالایی تشکیل شده اند. با این حال، این سازندها همگی به صورت عمودی تا حدود 50 تا 100 متر گسترش می یابند.
شکننده یا انعطاف پذیر: چین خوردگی سنگ های رسوبی
آب هنگامی که در ابتدا لایه های رسوبی را رسوب می دهد، در سنگ های رسوبی نفوذ می کند. بنابراین، لایه های رسوبی تازه به راحتی خم می شوند و انعطاف پذیر هستند. اما تنها چند سال طول می کشد تا این لایه های رسوبی خشک و سخت شوند. وقتی این اتفاق می افتد سنگ رسوبی شکننده می شود. دانشمندان این موضوع را از وقایع فوران کوه سنت هلن در سال 1980 و به دنبال آن شکستن دریاچه در سال 1983 دریافتند. تنها سه سال طول کشید تا آن سنگ های رسوبی شکننده شوند
سنگهای شکننده تحت تنش خم شدن میشکنند. این نمودار ابن اصل را نشان می دهد
شکارگاه شکننده نیاگارا
ما میتوانیم این نوع شکست سنگ را در شکاف نیاگارا ببینیم. پس از ته نشین شدن، این رسوبات شکننده شدند. هنگامی که یک رانش بعداً برخی از این لایههای رسوبی را بالا برد، آنها تحت تنش برشی شکستند. این درهم شکسته نیاگارا را تشکیل داد که صدها مایل طول می کشد
بنابراین می دانیم که رانشی که باعث ایجاد شکاف نیاگارا شد، پس از شکننده شدن این لایه های رسوبی اتفاق افتاد. بین این رویدادها حداقل زمان کافی برای سفت شدن و شکننده شدن لایه ها وجود داشت. این کار چندین سال طول نمی کشد، اما همانطور که کوه سنت هلن نشان داد چند سال طول می کشد
سازندهای رسوبی قابل انعطاف در مراکش
عکس زیر تشکیلات رسوبی بزرگی را نشان می دهد که در مراکش عکس واقع هستند. شما می توانید ببینید که چگونه تشکیل طبقات به عنوان یک واحد خم می شود. شواهدی مبنی بر شکستن لایه ها چه در کشش (از هم جدا شده) و چه در برش (پارگی جانبی) وجود ندارد. بنابراین، کل این سازند عمودی باید هنوز در هنگام خم شدن قابل انعطاف باشد. اما تنها چند سال طول می کشد تا سنگ های رسوبی شکننده شوند. این بدان معناست که فاصله زمانی قابل توجهی بین لایه های زیرین سازند و لایه های بالایی آن وجود ندارد. اگر یک فاصله زمانی بین این لایهها وجود داشت، لایههای قبلی شکننده میشدند. سپس آنها به جای خم شدن در هنگام منحرف شدن سازند، شکسته و شکسته می شدند
سازندهای انعطاف پذیر گرند کنیون
ما می توانیم همین نوع خم شدن را در گرند کنیون ببینیم. زمانی در گذشته، یک حرکت صعودی (معروف به مونوکلاین ) اتفاق افتاد، شبیه به آنچه برای اسکارپمنت نیاگارا رخ داد. این یک طرف سازند را یک مایل یا 1.6 کیلومتر به صورت عمودی بالا می برد. شما می توانید این را از ارتفاع 7000 فوتی در مقایسه با 2000 فوتی در طرف دیگر رانش مشاهده کنید. (این اختلاف ارتفاع 5000 فوتی را نشان می دهد که در واحدهای متریک 1.5 کیلومتر است). اما این اقشار مانند دره نیاگارا شکسته نشدند. در عوض، هم در پایین و هم در بالای سازند خم شد. این نشان می دهد که هنوز در کل سازند انعطاف پذیر بوده است. زمان کافی بین رسوبات لایه پایین و بالایی سپری نشده بود تا لایه های زیرین شکننده شوند
بنابراین فاصله زمانی از پایین تا بالای این لایه ها حداکثر چند سال است. (زمانی که طول می کشد تا لایه های رسوبی سخت و شکننده شوند)
بنابراین زمان کافی بین لایه های پایینی و لایه های بالایی برای یک سری رویدادهای سیل وجود ندارد. این لایههای غولپیکر صخرهای – در فضایی به وسعت هزاران کیلومتر مربع – در یک رسوب گذاشته شدند. صخره ها شواهدی از طوفان نوح دارند
طوفان نوح در برابر سیل در مریخ
این ایده که طوفان نوح واقعاً اتفاق افتاده است، غیر متعارف است و نیاز به تأمل دارد
اما حداقل، آموزنده است که کنایه ای از امروز ما را در نظر بگیریم. سیاره مریخ دارای کانال و شواهدی از رسوب گذاری است. بنابراین دانشمندان فرض می کنند که مریخ زمانی توسط یک سیل عظیم غرق شده است
مشکل بزرگ این نظریه این است که هیچ کس تاکنون هیچ آبی در سیاره سرخ کشف نکرده است. اما آب 2/3 سطح زمین را می پوشاند. زمین دارای آب کافی برای پوشش یک کره صاف و گرد تا عمق 1.5 کیلومتری است. تشکیلات رسوبی قاره ای که به نظر می رسد به سرعت در یک فاجعه ویرانگر رسوب کرده اند، زمین را پوشانده اند. با این حال، بسیاری بدعت میدانند که فرض کنند سیلی مانند این هرگز در این سیاره رخ داده است. اما برای مریخ ما فعالانه آن را در نظر می گیریم. آیا این یک استاندارد دوگانه نیست؟
ما ممکن است به فیلم نوح فقط به عنوان بازآفرینی یک اسطوره که به عنوان فیلمنامه هالیوود نوشته شده است نگاه کنیم. اما شاید باید تجدید نظر کنیم زیرا که خود صخرهها شواهدی هستند که این سیل را اثبات میکنند