مسیحیان هر سال، در عید پاک، مرگ عیسی مسیح بر صلیب و رستاخیز او از مرگ را جشن می گیرند. خواننده عزیز، آیا در مورد معنی و اهمیت این عید فکر کرده اید؟ این عید در مورد آنچه مسیح برای نجات بشر انجام داد و میلیون ها مسیحی هر سال آن را جشن می گیرند صحبت می کند
ممکن است تصور اشتباهی در مورد معنای عید پاک داشته باشید. یا شاید کسی به شما یاد داد که مسیح نمرده و از مرگ برنخاسته است. ممکن است ندانید مرگ مسیح به چه معناست، یا اهمیت و نتایج رستاخیز او از مرگ را درک نکنید. من از شما می خواهم که این مقالات را با ذهنی باز و قلبی صمیمانه، فارغ از هرگونه تعصب، با اراده ای که به دنبال شناخت حقیقت است بخوانید، زیرا واقعاً می خواهید در زندگی خود خداوند را خشنود کنید
مرگ و رستاخیز مسیح سنگ بنای مسیحیت است. ایمان مسیحیان کاملاً بر اساس مرگ و رستاخیز مسیح است. عهد جدید بیش از ۱۵۰ بار به مرگ مسیح اشاره می کند. اگر رستاخیز مسیح را انکار کنیم، کل ایمان مسیحی از هم می پاشد. همانطور که اول قرنتیان ۱۷:۱۵ می گوید
و اگر مسیح برنخاسته، ایمان شما باطل است و شما همچنان در گناهان خود هستید
اول قرنتیان ۱۷:۱۵
اما رستاخیز از مرگ ممکن نیست، مگر اینکه مرگی وجود داشته باشد . پس چگونه می توانیم مطمئن شویم که مسیح بر روی صلیب مرده است؟
در این مقاله به سه دلیل از عهد جدید کتاب مقدس اشاره می کنم. اولاً به این دلیل که خداوند آن را الهام کرده است. ثانیاً، زیرا عیسی به شاگردان خود وعده داد که روح القدس را خواهد فرستاد تا آنچه را که به آنها گفته بود به آنها یادآوری کند. ثالثاً، زیرا شاگردان عیسی که آنچه را که در عهد جدید است ثبت کردند، تأیید کردند که شاهدان عینی بودند که آنچه را دیدند و شنیدند ثبت کردند
سه حقیقت
سه حقیقت وجود دارد که ما باید درباره ی واقعیت مرگ مسیح بر صلیب درک کنیم
حقیقت اول
اولاً، مرگ مسیح یک اتفاق تصادفی یا شکست نبود. بلکه برنامه و هدف خدا برای نجات بشر بود که اتفاق افتاد. این همان چیزی است که پطرس رسول هنگامی که در مقابل جمعیتی از یهودیان ایستاده بود که عهد عتیق را به خوبی می دانستند، تأیید کرد. او در اعمال رسولان ۲۳:۲ به آنها گفت
آن مرد بنا بر مشیّت و پیشدانی خدا به شما تسلیم کرده شد و شما به دست بیدینان بر صلیبش کشیده، کشتید
اعمال ۲: ۲۲
پطرس در اعمال رسولان ۱۸:۳ اضافه کرد
ولی خدا از همین راه آنچه را که به زبان همۀ پیامبران پیشگویی کرده بود، به انجام رسانید: این را که مسیحِ او رنج خواهد کشید
اعمال رسولان ۳: ۱۸
اگر سخنان پطرس اشتباه بود یا نقل قول های او از عهد عتیق نادرست بود، یهودیان مخالفت می کردند، زیرا او با افرادی صحبت می کرد که هنگام مرگ مسیح بر روی صلیب حضور داشتند. اما برعکس این اتفاق افتاد: بیش از ۳۰۰۰ نفر پس از شنیدن سخنان او ایمان آوردند
واضح تر از آن، سخنان خود مسیح است، هنگامی که از مرگ برخاست و به شاگردانش ظاهر شد و به آنها گفت
آنگاه به ایشان گفت: «این همان است که وقتی با شما بودم، میگفتم؛ اینکه تمام آنچه در تورات موسی و کتب انبیا و مزامیر دربارۀ من نوشته شده است، باید به حقیقت پیوندد.» ۴۵ سپس، ذهن ایشان را روشن ساخت تا بتوانند کتب مقدّس را درک کنند. ۴۶ و به ایشان گفت: «نوشته شده است که مسیح رنج خواهد کشید و در روز سوّم از مردگان بر خواهد خاست
لوقا ۲۴: ۴۴-۴۶
مسیح با افرادی صحبت می کرد که شریعت موسی، کتاب های انبیا و مزامیر را می دانستند. انگار به آنها می گفت چون خدا این وعده را داده است، باید اتفاق بیفتد. پس مرگ مسیح یک اشتباه یا تصادفی نیست. بلکه تحقق آنچه خداوند وعده داده و مطابق با خواست خداوند است
حقیقت دوم
ثانیاً ، در طول زندگی خود، عیسی مسیح، پیوسته به شاگردانش یادآوری می کرد که آمده است تا خود را به عنوان فدیه برای بشریت ببخشد و رنج خواهد برد و خواهد مرد و پس از سه روز از مرگ برمیخیزد. عیسی در سخنان خود صادق و واضح بود، بدون شک و فریب، هر آنچه او گفت قطعاً اتفاق خواهد افتاد. بیایید به برخی از آنچه که عیسی گفت قرار است برای او اتفاق بیفتد توجه کنیم
از آن پس عیسی به آگاه ساختن شاگردان خود از این حقیقت آغاز کرد که لازم است به اورشلیم برود و در آنجا از مشایخ و سران کاهنان و علمای دین آزار بسیار ببیند و کشته شود و در روز سوّم برخیزد
متی ۱۶: ۲۱
آنگاه عیسی به تعلیم دادن آنها آغاز کرد که لازم است پسر انسان زحمتِ بسیار بیند و از سوی مشایخ و سران کاهنان و علمای دین رد شده، کشته شود و پس از سه روز برخیزد
مرقس ۸: ۳۱
عیسی این حقایق را چندین بار برای شاگردانش تکرار کرد. سپس به آنها توضیح داد که به طور داوطلبانه خود را برای تحقق هر آنچه در مورد او نوشته شده است، واگذار خواهد کرد، همانطور که یوحنا ۱۸:۱۰ می گوید
هیچکس آن را از من نمیگیرد، بلکه من به میل خود آن را میدهم. اختیار دارم آن را بدهم و اختیار دارم آن را بازستانم. این حکم را از پدر خود یافتهام
یوحنا ۱۰: ۱۸
این مدرک دیگری است که نشان می دهد مرگ مسیح بر روی صلیب یک واقعیت تاریخی است، زیرا غیرممکن است که مسیح این چیزها را برای شاگردانش تأیید کند، اگر می دانست که این اتفاق نمی افتد. همچنین غیرممکن است که مسیح در مورد مرگ و رستاخیز خود دروغ گفته باشد، زیرا او تنها کسی است که هرگز گناه نکرده است. دلیل آمدن او به دنیای ما همین است و او می دانست که قرار است چه بلایی سرش بیاید. اگر مرگ مسیح را بر روی صلیب انکار کنیم، او را متهم به نادانی یا دروغگویی یا دیوانگی می کنیم
در واقع، شاگردان مسیح سخنان او را در مورد مرگ او بر روی صلیب نپذیرفتند. هنگامی که عیسی به آنها گفت که خواهد مرد و در روز سوم برمیخیزد، پطرس او را سرزنش کرد و به او گفت: خدا نکند، سرور من
اما پطرس او را به کناری برد و سرزنشکنان گفت: «دور از تو، سرورم! مباد که چنین چیزی هرگز بر تو واقع شود.» عیسی روی برگردانیده، به او گفت: دور شو از من، ای شیطان! تو مانعِ راه منی، زیرا افکار تو انسانی است نه الهی
متی ۱۶: ۲۲-۲۳
امّا منظور وی را درنیافتند؛ بلکه از آنان پنهان ماند تا درکش نکنند؛ و میترسیدند در این باره از او سؤال کنند
لوقا ۹: ۴۵
حقیقت سوم
سوم، عیسی مسیح کسی بود که مصلوب شد، نه شخص دیگری که شبیه او بود
عیسی، با آنکه میدانست چه بر وی خواهد گذشت، پیش رفت و به ایشان گفت: «که را میجویید؟» پاسخ دادند: «عیسای ناصری را.» گفت: «من هستم.» یهودا، تسلیمکنندۀ او نیز با آنها ایستاده بود. چون عیسی گفت، «من هستم،» آنان پس رفته بر زمین افتادند. پس دیگر بار از ایشان پرسید: «که را میجویید؟» گفتند: «عیسای ناصری را.» پاسخ داد: به شما گفتم که خودم هستم. پس اگر مرا میخواهید، بگذارید اینها بروند
یوحنا ۱۸: ۴-۸
او به آنها تأیید کرد که او عیسی مسیح است و نه کسی که شبیه او باشد. نه تکذیب کرد و نه از معرفی خود هراس داشت. او همچنین از یکی از شاگردانش نخواست که جای او را روی صلیب بگیرد، زیرا او برای این منظور آمده بود
نزدیک صلیب عیسی، مادر او و خواهرِ مادرش، و نیز مریم زن کْلوپاس و مریم مَجدَلیّه ایستاده بودند. چون عیسی مادرش و آن شاگردی را که دوست میداشت در کنار او ایستاده دید، به مادر خود گفت: «بانو، اینک پسرت». سپس به آن شاگرد گفت: «اینک مادرت.» از آن ساعت، آن شاگرد، او را به خانۀ خود برد
یوحنا ۱۹: ۲۵-۲۷
اگر بخواهیم بگوییم که شخص دیگری بر روی صلیب است، درواقع ادعا می کنیم که مادرش و شاگردانی که سه سال با عیسی همراه بودند او را نمیشناسد. همچنین میتوان گفت که این ترفندی است که دوستان مسیح، دشمنان او را فریب داده اند، اما رومیها و فریسیان یهودی، که برخی از آنها با او بحث کرده و شخصاً مسیح را میشناختند
نظریه جایگزین شبیه عیسی
این جمله که خدا شخص دیگری را شبیه عیسی مصلوب کرد، مشکلات زیادی را به همراه دارد
اولاً، این ادعا که هیچ مدرکی برای تأیید آن وجود ندارد، راه را برای هرج و مرج و سفسطه های مطلق باز می کند. دور از خدا باشد که همه کسانی را که عیسی را به خوبی می شناختند فریب دهد. این برای قامت و حکمت خدا مناسب نیست
ثانیاً، خداوند توانست با بالا بردن او به بهشت او را نجات دهد، پس افکندن مَثَل او به دیگری جز کشتن یک انسان بی گناه چه فایده ای داشت؟
ثالثاً، آیا جایگزین نمی توانست از خود دفاع کند و بگوید که او عیسی نیست، اگر این اتفاق می افتاد، معلوم می شد و منتشر می شد. اما ما اصلاً نام این شخص را نشنیده ایم
چهارم، از آنجایی که عیسی به این منظور و برای تحقق آنچه در عهد عتیق در مورد او نوشته شده است، به خواست خدا به دنیا آمده است، چرا خدا باید مردم را فریب داده و خلاف وعده خود عمل کند؟
شواهد دیگری مبنی بر مرگ عیسی بر روی صلیب
چه مدرک دیگری وجود دارد که حتی منتقدان مسیحیت و غیرمسیحیان یهودی و رومی را متقاعد کند که عیسی بر روی صلیب مرده است؟
اتفاق نظر در میان مورخان و محققان کتاب مقدس
به عنوان مثال، جارود لودمن، محقق آلمانی ضد مسیحی. وی در مورد مرگ مسیح گفت: مرگ مسیح در اثر مصلوب شدن نیازی به بحث ندارد، زیرا این امر قطعی است
جان کروسان، منتقد اصلی مسیحیت، میگوید: در مصلوب شدن مسیح توسط پونتیوس پیلاطس کوچکترین تردیدی وجود ندارد
این دو محقق و سایر مورخان این سخنان را به دلیل مطالعه شواهد تاریخی بیان کرده اند که آنها را به این نتیجه رسانده است
شواهدی از مورخان اولیه یهودی و رومی
نشانه هایی از مرگ مسیح بر روی صلیب در نوشته های مورخان یهودی و رومی از قرن اول، از سال ۴۰ تا ۹۰ پس از میلاد وجود دارد
یوسفوس، مورخ یهودی، در کتاب باستانی یهودیان هجدهم به عیسی اشاره کرد و گفت: در آن زمان مرد حکیمی به نام عیسی بود که کارهای شگفت انگیزی انجام داد، اما پیلاطس او را به مرگ بر صلیب محکوم کرد. اما شاگردان او را ترک نکردند، زیرا او در روز سوم بر ایشان ظاهر شد
تاسیتوس مورخ رومی در سال ۱۱۵ پس از میلاد به اعدام بنیانگذار جنبش مسیحیت در زمان پونتیوس پیلاطس اشاره کرد
شواهدی از عهد عتیق
پیشگویی های متعددی در عهد عتیق وجود دارد که در مورد مرگ مسیح پیشگویی می کند
اشعیا ۹:۵۳ جزئیات خاصی از مرگ مسیح را صدها سال قبل از وقوع آن ذکر می کند. « آنها قصد داشتند او را با جنایتکاران دفن کنند، اما او در مقبره مرد ثروتمندی فرو رفت، زیرا او هیچ رفتار خشونت آمیزی مرتکب نشده بود و سخن فریبکارانه ای انجام نداده بود.» این پیشگویی به تفصیل محقق شد زیرا آنچه را که برای عیسی در متی ۵۷:۲۷-۶۰ می خوانیم.
مزامیر ۱۸:۲۲ میگوید : « لباسهای مرا بین خود تقسیم میکنند. برای لباس های من تاس می ریزند .» همانطور که در یوحنا ۱۹: ۲۳-۲۴ ذکر شده است، این پیشگویی در مورد مسیح دقیقاً با تمام جزئیات تحقق یافت
در این رابطه شایان ذکر است که یهودیان در قرن اول میلادی که مسیح را رد کردند، هیچ یک از این پیشگویی ها را حذف و جایگزین نکردند. پس چگونه می توانستند ۶۰۰ سال پس از اتمام آنها را جایگزین یا با آنها بازی کنند؟
پیشگویی ها درباره ی مصلوب شدن
حداقل بیست پیشگویی وجود دارد که در مورد واقعیت مصلوب شدن مسیح صحبت می کند. پیامبران خودشان این پیشگویی ها را انجام نداده اند، زیرا عهد جدید در دوم پطرس ۲۱:۱ تأیید می کند
زیرا وحی هیچگاه به ارادۀ انسان آورده نشد، بلکه آدمیان تحت نفوذ روحالقدس از جانب خدا سخن گفتند
دوم پطرس ۲۱:۱
همه این پیشگویی های تحقق یافته هرگونه تردید در مورد مصلوب شدن مسیح را از بین می برد. آیا میتوانیم آنقدر جسارت داشته باشیم که این پیشگوییهای خدا را انکار کنیم؟
در این زمینه، عیسی دو تن از شاگردان خود را به دلیل اینکه متوجه نشدند پیامبران درباره او چه نوشته اند، با الفاظ تندی سرزنش کرد
آنگاه به ایشان گفت: «ای بیخردان که دلی دیرفهم برای باور کردن گفتههای انبیا دارید! آیا نمیبایست مسیح این رنجها را ببیند و سپس به جلال خود درآید؟» سپس از موسی و همۀ انبیا آغاز کرد و آنچه را که در تمامی کتب مقدّس دربارۀ او گفته شده بود، برایشان توضیح داد.
لوقا ۲۴: ۲۵-۲۷
علاوه بر این، پولس با یهودیان از کتابهای عهد عتیق بحث کرد
پولس طبق عادت به کنیسه رفته، در سه شَبّات از کتب مقدّس با ایشان مباحثه میکرد و توضیح داده، برهان میآورد که ضروری بود مسیح رنج کشد و از مردگان برخیزد. او میگفت: «این عیسی که او را به شما اعلام میکنم، همان مسیح است
اعمان ۱۷: ۲-۳
او به پیشگویی هایی اشاره می کرد که شنوندگان یهودی او می دانستند
زنده ماندن از مصلوب شدن غیرممکن است
رویه های سخت رومی وجود دارد که برای مرگ یک فرد مصلوب شده اجرا می شد . پس جایی برای گفتن اینکه مسیح مصلوب شد اما پس از مصلوب شدنش زنده ماند وجود ندارد. زنده ماندن مسیح پس از مصلوب شدن غیرممکن بود، زیرا رومی ها بسیار مراقب بودند که شخص مصلوب شده مرده باشد
مرگ بر صلیب در زمان رومیان و پیش ازآن، یکی از بدترین شیوه های اعدام و دردناک ترین آنها بود. وحشیگری و سختی آن به حدی بود که هیچ راهی برای زنده ماندن قربانی وجود نداشت. مسیح حتی قبل از مصلوب شدن تقریباً تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار گرفت. برای یهودیان، خداوند شخصی را که مصلوب شده بود، نفرین کرده بود. بنابراین، پولس رسول دلیل مرگ مسیح را بر روی صلیب شرح داد
مسیح به جای ما لعن شد و اینگونه ما را از لعنت شریعت بازخرید کرد
غلاطیان ۳: ۱۳
شواهد بیشتر از عهد جدید
برای تأیید بیشتر اینکه مسیح بر روی صلیب مرد، میخواهم به دو واقعه دیگر از عهد جدید اشاره کنم
وقتی سرباز آمد تا پاهای دو مردی را که با عیسی مصلوب شده بودند بشکند تا مطمئن شود که آنها نتوانند نفس بکشند و در نتیجه به سرعت خواهند مرد. یوحنا ۳۳:۱۹ می گوید: امّا چون به عیسی رسیدند و دیدند مرده است، ساقهای او را نشکستند
پیلاتُس که باور نمیکرد عیسی بدین زودی درگذشته باشد، فرماندۀ سربازان را فرا خواند تا ببیند عیسی جان سپرده است یا نه. چون از او دریافت که چنین است، جسد عیسی را به یوسف سپرد (مرقس ۴۴:۱۵-۴۵) . به عبارت دیگر، مرگ مسیح تایید شده است
هزاران مؤمن
هزاران مسیحی وجود دارند که در گروه های مختلف در خارج از کشور پخش شده بودند و در همه جا به حقیقت تاریخی مرگ مسیح بر صلیب مژده می دادند . پس آیا شهادت آنها و کسانی را که او را دیدند و شنیدند رد کنیم؟ اگر این شهادت ها را انکار کنیم، جانشینی ناگسستنی شاهدان را بی اعتبار می کنیم و پیشگویی های دیگر پیامبران را بی اعتبار می کنیم. چگونه میتوانیم کل مردمی را انکار کنیم که همگی، علیرغم اختلافاتشان در موضوعات دیگر، موافق هستند که این شهادتها به رویداد مهمی ملموس و قابل مشاهده بوده و پیوسته در جریان بوده است؟ علاوه بر این، هیچ صدایی در میان مسیحیان، یهودیان یا مشرکان بلند نشد که شهادت مسیحیان در مورد مصلوب شدن مسیح را در تضاد یا بی اعتبار کند، همانطور که دیدیم
علاوه بر این، هزاران مسیحی به عنوان شهید در روزگار کلیسای اولیه کشته شده اند، زیرا آنها از شهادت خود در مورد مرگ مسیح کوتاه نمی آمدند. آیا می توانید تصور کنید که این افراد، به ویژه شاگردان عیسی، که در طول زندگی او در برابر ایده مصلوب شدن مقاومت می کردند، برای یک موضوع جعلی یا ساختگی آماده مرگ بودند؟ اگر فریب خوردند، آیا خدا اجازه داد فریب بخورند؟
علاوه بر این، اگر بخواهیم بگوییم مسیح بر روی صلیب نمرده است، این نشانه ی مخالف ما با موارد زیر است
- تاریخ به طور کلی توسط شهادت مسیحیان، یهودیان و رومی ها پشتیبانی می شود
- عهد جدید، کلام خدا، کاملاً بر روی رویداد رستگاری مصلوب بنا شده است
- تمام پیشگویی های عهد عتیق که مرگ و رستاخیز مسیح را پیشگویی می کرد تحقق یافتند.
- مسیح و در هر آنچه درباره دلیل و هدف آمدنش به زمین گفت
آیا نادیده گرفتن و انکار همه این شواهد معقول و منطقی است که بگوییم مسیح روی صلیب نمرده است؟ آیا نباید شاهدان عینی را باور کنیم که مصلوب شدن مسیح را دیدند، و در زمان وقوع آن حضور داشتند و سپس با وفاداری آنچه را که اتفاق افتاد ثبت کردند؟
پس از ارائه شواهدی که مصلوب شدن مسیح و مرگ او را تأیید می کند، باید بدانیم که معنای مرگ او چیست و آن را درک کنیم تا از این عشق فداکارانه ای که مسیح با مرگ خود بر روی صلیب نشان داد، قدردانی کنیم
هدف و معنای مرگ مسیح طبق خواست خدا، رستگاری بشر از طریق تقدیم خود به عنوان قربانی برای پرداخت گناهان ما بود
وقتی عیسی مسیح به دنیا آمد، فرشته خداوند به یوسف گفت: «او پسری به دنیا خواهد آورد و تو او را عیسی خواهی نامید، زیرا او قوم خود را از گناهانشان نجات خواهد بخشید.» (متی ۲۱:۱)
و چون یوحنا، یکی از شاگردان مسیح، عیسی را دید که نزد او میآید، گفت: «این است برۀ خدا که گناه از جهان برمیگیرد!.» (یوحنا ۲۹:۱) این بره مقبول خداست، زیرا بی گناه و بدون تقصیر بود
و پطرس رسول معنای مرگ مسیح را هنگامی که در اول پطرس ۲۴:۲ گفت: او خودْ گناهان ما را در بدن خویش بر دار حمل کرد، تا برای گناهان بمیریم و برای پارسایی زیست کنیم، همان که به زخمهایش شفا یافتهاید
به این ترتیب، عیسی عدالت خدا و رحمت او را به انجام رساند. او عدالت خدا را با پرداخت جزای گناه ما که مرگ است نشان داد و رحمت خدا را نشان داد که هر کسی را که به مسیح ایمان داشت نجات داد
اگر مرگ مسیح را انکار کنیم، گویی می گوییم که نقشه خدا شکست خورد و اراده او محقق نشد، و هیچ نجاتی برای بشر از مجازات گناه وجود ندارد، اما حقیقت این است که او مرد. همانطور که در بالا دیدیم
برای بستن این بخش، میخواهم به شما بگویم که مسیحیان به صلیب با شکوه نگاه میکنند . پولس رسول دیدگاه مسیحیان نسبت به صلیب را در اول قرنتیان ۱۸:۱ خلاصه کرد
زیرا پیام صلیب برای آنان که هلاک میشوند جهالت است، امّا برای ما که نجات مییابیم قدرت خداست
اول قرنتیان ۱: ۱۸
بله، مسیح مصلوب شد، «سقعهای برای یهودیان و حماقت برای یونانیان». اما در واقع، این قدرت خدا بود، زیرا طبق نقشه شگفت انگیز و باشکوه خدا برای نجات بشر از گناه اتفاق افتاد. پولس رسول که قبل از ایمان آوردن مسیحیان را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، به کلیسای غلاطیه نوشت
امّا مباد که من هرگز به چیزی افتخار کنم جز به صلیب خداوندمان عیسی مسیح، که به واسطۀ آن، دنیا برای من بر صلیب شد و من برای دنیا
غلاطیان ۶: ۱۴
همانطور که پولس رسول در رومیان ۸:۵ گفت، ما همچنین با سپاسگزاری و سپاس عمیق از خدا به خاطر محبت و فیض او که در مرگ مسیح نشان داد به صلیب می نگریم
امّا خدا محبت خود را به ما اینگونه ثابت کرد که وقتی ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح در راه ما مرد
رومیان ۵: ۸
کلام پایانی، خواننده عزیز، نتیجه شگفت انگیز و غیرقابل تصور مرگ داوطلبانه مسیح بر روی صلیب است. لطفاً این آیاتی را که پولس رسول با الهام از روح القدس در عهد جدید نوشته است، بخوانید و عمیقاً فکر کنید
بلکه خود را خالی کرد و ذات غلام پذیرفتت به شباهت آدمیان درآمد. چون در سیمای بشری یافت شد خود را خوار ساخت و تا به مرگ، حتی مرگ بر صلیب مطیع گردید. پس خدا نیز او را بهغایت سرافراز کرد و نامی برتر از همۀ نامها بدو بخشید، تا به نام عیسی هر زانویی خم شود، در آسمان، بر زمین و در زیر زمین، و هر زبانی اقرار کند که عیسی مسیحْ ’خداوند‘ است، برای جلال خدای پدر
فیلیپیان ۲: ۷-۱۰
پس از مرگ مسیح بر روی صلیب و رستاخیز او از مرگ، خداوند به او موقعیت منحصر به فرد و باشکوهی داد تا همه در برابر او تعظیم کنند. صلیب منجر به تجلیل شد، اما این پایان نبود، زیرا همانطور که در قسمت دوم این مقاله خواهیم خواند، مسیح از مرگ برخاست